- پوکر
- نوعی بازی و قمار با ورق شبیه بازی آس
معنی پوکر - جستجوی لغت در جدول جو
- پوکر ((پُ کِ))
- نوعی قمار با ورق
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تمثال، جسد
پر شدن
انتظار منتظر بودن چشم براه داشتن
جعد موی، موی مجعد
گرد وغبار، گرد سپیدی که زنان جای سپیدآب مصرف میکنند
غلاف فلزی فشنگ که باروت و گلوله آن خالی شده باشد
کالبد، تن، تصویری که نقاش بکشد
خدمتکار مرد، مستخدم، چاکر، سپاهی
آنچه خرد شده و به صورت گرد درآمده باشد
برگی از ورق های بازی که تصویر دلقک بر آن است
کالبد، تن، هیکل، مجسمه، تندیس، در ریاضیات رقم، شیفر مثلاً عدد ۵۹۴ دارای سه پیکر ۴، ۹ و ۵ می باشد، تصویری که نقاش بکشد
غلاف فلزی فشنگ که باروت و گلولۀ آن خالی شده باشد، هر چیز پوک مثلاً زغال پوکه
لاتینی کفک از گیاهان کفک. یا موکرها. کفکها
خدمتکار، فرمانبردار، گماشته، چاکر
گرد، آرد
از ورق های بازی که در هر دسته دو عدد وجود دارد و می توان آن را به جای هر ورق دیگر به کار برد، آن که در بین عده ای بهترین باشد، دلقک، آن که با رفتار و حرکاتش باعث خنده دیگران شود
پسر
بی مغز از میوه های خشک کرده مانند فندوق وپسته وگردو و بادام میان تهی، بی عقل، دندان پوک
گیج و حیران
اندوهناک
سرگشته، حیران، خلاوه، گیج و گنگ، کالیوه، گیج، آسمند، مستهام، کالیوه رنگ، واله، آسیون، سرگردان، هامی، کالیو، گیج و ویج
سرگشته، حیران، خلاوه، گیج و گنگ، کالیوه، گیج، آسمند، مستهام، کالیوه رنگ، واله، آسیون، سرگردان، هامی، کالیو، گیج و ویج
لانۀ پرندگان، جای زندگی و نشیمنگاه و محل تخمگذاری پرندگان، بتواز، آشانه، پتواز، پیواز، وکنت، پدواز، آشیانه، کابک، آشیان، کابوک، تکند
آشیانه نشیم لانه آشیانه مرغ (در درخت کوه و جز آن)، جمع اوکار
پسر، فرزند نرینه
هر چیز تو خالی، میان تهی