- پوشیدن
- اکتسا
معنی پوشیدن - جستجوی لغت در جدول جو
- پوشیدن
- در بر کردن، بتن کردن
- پوشیدن ((دَ))
- لباس پوشیدن، جامه بر تن کسی کردن، نهفتن، پنهان کردن
- پوشیدن
- در بر کردن، جامه بر تن کردن، نهفتن و پنهان کردن، چیزی را در پرده نگه داشتن
- پوشیدن
- Don, Wear
- پوشیدن
- надевать , носить
- پوشیدن
- anziehen, tragen
- پوشیدن
- одягати , носити
- پوشیدن
- ubierać, nosić
- پوشیدن
- vestir, usar
- پوشیدن
- indossare
- پوشیدن
- ponerse, usar
- پوشیدن
- mettre, porter
- پوشیدن
- aantrekken, dragen
- پوشیدن
- สวมใส่ , สวมใส่
- پوشیدن
- mengenakan
- پوشیدن
- पहनना , पहनना
- پوشیدن
- ללבוש , ללבוש
- پوشیدن
- 입다 , 입다
- پوشیدن
- পরিধান করা
- پوشیدن
- پہننا , پہننا
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جامه، لباس، پوشاک، ویژگی آنچه باید پنهان نگه داشته شود، سزاوار پنهان کردن
پراگندن پریشیدن افشاندن، ریختن، پاچیدن پشنجیدن، یا آب پاشیدن، آب زدن جایی را. یا از هم پاشیدن، متلاشی شدن