جدول جو
جدول جو

معنی پوشا - جستجوی لغت در جدول جو

پوشا
تخته ای که در زیر پای بافنده ی پارچه در کارگاه سنتی قرار
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شوشا
تصویر شوشا
(دخترانه)
نام قدیم شوش
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کوشا
تصویر کوشا
(پسرانه)
ساعی، تلاشگر
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نوشا
تصویر نوشا
(دخترانه)
نوشنده، آشامنده، نیوشا، شنوا، شنونده
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از روشا
تصویر روشا
(دخترانه)
روشن
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از زوشا
تصویر زوشا
(دخترانه و پسرانه)
نام نیای منوچهر پادشاه پیشدادی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پاشا
تصویر پاشا
(پسرانه)
خان، آقا، پروردگار، پادشاه در امپراطوری عثمانی، عنوان مقامات لشکری و کشوری
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پولا
تصویر پولا
(پسرانه)
فولاد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پونا
تصویر پونا
(دخترانه)
در گویش سمنان پونه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پویا
تصویر پویا
(پسرانه)
جستجو، جویا، سرشار از زندگی، آنکه دارای حرکت و پیشروی است
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از موشا
تصویر موشا
(پسرانه)
موسی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پوشش
تصویر پوشش
پوششی که برای در معرض دید قرار نگرفتن بخشی از صحنه یا دیده شدن بخش خاصی از صحنه در دوربینهای غیر دیجیتالی تعبیه می شود، مانند نمای نقطه نظر بازیگری که با دوربین به جایی نگاه می کند. این تمهیدات اکنون دردوربینهای دیجیتالی تعبیه شده است
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از پوشال
تصویر پوشال
گیاه خشک، تراشۀ چوب، ساقه های نازک نی و جگن و گیاه های دیگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پوشاک
تصویر پوشاک
هر چیز پوشیدنی، لباس، جامه
فرهنگ فارسی عمید
پوشیدنی، پوشش، جامه، ثوب، لباس، ملبس، لبس، لبوس، جامگی، کسوه، ملبوس، کساء، مقابل خوراک، مرکب از پوش مخفف پوشش و آک لفظ مفید معنی نسبت، (از غیاث) : اکساء، پوشاک دادن
لغت نامه دهخدا
از پوچ یا پوک یا پوش + آل حرف نسبت، چیزهای سبک و میان تهی و هیچکاره چون تراشه و رندیدۀ چوب و خردۀ نجاری، الیاف و ساقه های برخی رستنی ها چون برنج و جز آن، پوچال، رندش، پر و پوشال، از اتباع است بمعنی آنچه از مرغ بجای ماند بعد از اوریدکردن آن از پر و چینه دان و امعاء دور افکندنی آن
لغت نامه دهخدا
تصویری از خوشا
تصویر خوشا
دال بر تحسین است نیکا، طوبی
فرهنگ لغت هوشیار
پارسی ترکی شده پادشاه سرور در تداول ترکان عثمانی صاحب رتبه پاشایی و آن رتبه ای از مراتب کشوری و لشکری است. توضیح سلاطین عثمانی بانتقام از سلاطین صفویه که کلمه سلطان را بتحقیر بصاحب منصبان خود اطلاق میکردند عنوان پاشا را که همان پادشاه است بزیر دستان خود دادند، خواجه آقا و سید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پویا
تصویر پویا
رونده، دونده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پوشی
تصویر پوشی
پارچه ای که از آن عمامه و شال کمر میساختند
فرهنگ لغت هوشیار
مطلق پرده که بر روی میزها پوشند و از درها آویزند، لفافه ای که نوشته های راجع به یک موضوع را در آن گذارند شمیز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پوشک
تصویر پوشک
گربه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوشا
تصویر دوشا
شیره (مطلقا)، شیره انگور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پوشش
تصویر پوشش
حجاب، عمل پوشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
چیزهای سبک ومیان تهی وهیچکاره چون تراشه ورندیده چوب و خرده نجاری والیاف و غیره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پوشاک
تصویر پوشاک
پوشیدنی، پوشش، جامه، لباس، پوشاک دادن پوشیدنی لباس جامه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پوشال
تصویر پوشال
تراشه چوب، ساقه نازک بعضی گیاهان مانند، برنج، نی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پوشاک
تصویر پوشاک
پوشیدنی، جامه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پویا
تصویر پویا
فعال
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پوشه
تصویر پوشه
فولدر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پوشش
تصویر پوشش
حجاب، جلد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پوشاک
تصویر پوشاک
البسه، لباس
فرهنگ واژه فارسی سره
پوشیدنی، جامه، رخت، کسوت، لباس، ملبوس
فرهنگ واژه مترادف متضاد
۱ـ دیدن لباسهایی کثیف و مندرس در خواب، نشانه آن است که دیگران برای آسیب رساندن به شما نیرنگ می زنند، باید مراقب تماسهای خود با بیگانگان باشید. ، ۲ـ اگر زنی در خواب لباسهایش را کثیف و مندرس ببیند، علامت آن است که اگر در تماسهای خود با دیگران مراقب نباشد دامنش لکه دار خواهد شد. دیدن لباس نو و پاکیزه در خواب، نشانه سعادت است. ، ۳ـ اگر خواب ببینید لباسهای فراوانی دارید، نشانه آن است که برای گذراندن زندگی محتاج خواهید شد. اگر فرد جوانی چنین خوابی ببیند، علامت آن است که در آینده با امیدها و ناامیدیهای فراوان مواجه خواهد شد.
فرهنگ جامع تعبیر خواب
پوشاننده، آن چه و آن که چیزی را می پوشاند
فرهنگ گویش مازندرانی