معنی پوسپلیک - جستجوی لغت در جدول جو
پوسپلیک
پروانه
ادامه...
پروانه
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر بوسلیک
بوسلیک
گوشه ای در دستگاه نوا
ادامه...
گوشه ای در دستگاه نوا
فرهنگ فارسی عمید
بوسلیک
(سُ لَ)
نام مقامی از جملۀ دوازده مقام موسیقی. (برهان) (از غیاث) (انجمن آرای ناصری) (آنندراج). رجوع به آهنگ شود
ادامه...
نام مقامی از جملۀ دوازده مقام موسیقی. (برهان) (از غیاث) (انجمن آرای ناصری) (آنندراج). رجوع به آهنگ شود
لغت نامه دهخدا
تصویر بوسلیک
بوسلیک
((سَ))
نام یکی از آهنگ های موسیقی ایرانی
ادامه...
نام یکی از آهنگ های موسیقی ایرانی
فرهنگ فارسی معین
پس پلیک
کوچولو کوچک، بسیار کوتاه، بسیار سبک، پرنده ای کوچک از خانواده
ادامه...
کوچولو کوچک، بسیار کوتاه، بسیار سبک، پرنده ای کوچک از خانواده
فرهنگ گویش مازندرانی
پپلیک
چیز بسیار ریز و کوچک، سبک و بسیار بالا رونده
ادامه...
چیز بسیار ریز و کوچک، سبک و بسیار بالا رونده
فرهنگ گویش مازندرانی
پسلیک
کم، اندک، کوچک، بسیار سبک
ادامه...
کم، اندک، کوچک، بسیار سبک
فرهنگ گویش مازندرانی
سپلیک
اندک، کم، چکه، بسیار کم و اندک
ادامه...
اندک، کم، چکه، بسیار کم و اندک
فرهنگ گویش مازندرانی