جدول جو
جدول جو

معنی پنکاتنترا - جستجوی لغت در جدول جو

پنکاتنترا(پَ تَنْ)
پنچاتنترا. نام کتاب کلیلک و دمنک (کلیله و دمنه) است که مأخوذ از اصل سانسکریت میباشد. (از ایران در زمان ساسانیان ترجمه رشید یاسمی ص 301). و نیز رجوع به پنچاتنترا شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(پَ تَنْ)
مجموعۀ مشهور قصص و داستانهای هندی که جنبۀ اخلاقی دارد و اساس کتاب کلیله و دمنۀ فارسی و عربی است. این مجموعه فضایل اخلاقی و اجتناب از رذائل و رعایت وظائف نسبت به خانواده و اجتماع و تدبیر ملک را بوسیلۀ امثال و سخنان خدایان و مردم وحیوانات که احساسات و کلمات انسانی به آنها منسوب گشته تعلیم میکند و شامل پنج فصل است و به همین مناسبت آن را پنچا (پنج) ، تن ترا (کتاب) نامیده اند. صورت سانسکریت فعلی آن نسبهً جدید است و انشاء آن را به حکیمی برهمن بنام ویشنو کرمن که در قرن پنجم میلادی میزیسته نسبت کنند معذلک اصل کتاب بسیار قدیم است و شاید به عصری که اعتقاد به تناسخ ظهور کرده مربوط باشد. بسیاری از داستانهای آن در ژالکس بودائی دیده میشود و سرمشق قصص ازوپ (ایسوپوس) یونانی است. در رسالۀ شرح حال عبدالله بن المقفع فارسی (صص 38-39) آمده است: از قسمت اصلی یعنی داستانهای هندی کتاب کلیله و دمنه پنج حکایت آن (باب الاسد والثور، باب الحمامه المطوقه، باب البوم والغربان، باب القرد والسلحفاه، باب الناسک و ابن عرس) بصورت مجموعه ای از قدیم در هندوستان معروف به وده و اکنون نیز اصل سانسکریت آن باقی است و خود این حکایات پنجگانه نیز که ’پنج تنتر’ یعنی پنج کتاب نام دارد تهذیبی است از مجموعۀ قدیمی دیگری که بعقیدۀ ’هرتل’ مستشرق آلمانی بتوسط یک نفر برهمن در حدود سنه 300 میلادی تألیف شده است. یک نسخه از این مجموعه یعنی پنج تنتر بقول مشهور در عهد انوشیروان (531-579 میلادی) به دست ایرانیها افتاد و ایرانیها آن را با بعضی داستانهای دیگر هندی از سانسکریت به پهلوی ترجمه کردند و از مجموع آنها کتاب کلیله و دمنه را ساختند - انتهی. برزویه اصل این نسخه (کلیلک و دمنک) را از سفر هند با خود آورده به پهلوی ترجمه کرد. قصه ها و افسانه هائی که در میان ایرانیان راجع به طریق کشف این نسخه رایج شد گواهی میدهد که چقدر مردم این کشور به کتاب مزبور اهمیت میداده اند. تقریباً در همان ایام به زبان سریانی نیز نقل شد و چندی بعد ابن المقفع آن را به عربی ترجمه کرد (و ترجمه حال برزویه را به صورت دیباچه برآن افزود). سپس بلعمی آن را به پارسی از عربی برگردانید و رودکی آن را بفارسی نظم کرد و سایر شعرای ایران نیز آن را با مختصر تحریفاتی به شعر درآوردند یا مأخذ حکایات خود قرار دادند، از جمله کلیله و دمنۀ ترتیب دادۀ نصرالله منشی و انوار سهیلی، کاشفی و داستانهای بیدپای از بخاری. رجوع به ایران در زمان ساسانیان ترجمه رشید یاسمی ص 301 شود
لغت نامه دهخدا