جدول جو
جدول جو

معنی پناهیدگی - جستجوی لغت در جدول جو

پناهیدگی(پَ دَ / دِ)
حالت و چگونگی پناهیده. رجوع به پناهیده شود
لغت نامه دهخدا
پناهیدگی
حالت و چگونگی پناهیده
تصویری از پناهیدگی
تصویر پناهیدگی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پاشیدگی
تصویر پاشیدگی
پراکندگی، پاشیدگی، پریشانی، تفرقه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پناهیده
تصویر پناهیده
پناه برده، پناه گرفته، کسی که دیگری به او پناه برده، پناه دهنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پناهندگی
تصویر پناهندگی
حالت و عمل پناهنده، پناهنده بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پناهیدن
تصویر پناهیدن
پناه بردن، پناهنده شدن، برای مثال بر که پناهیم تویی بی نظیر / در که گریزیم تویی دستگیر (نظامی۱ - ۷)، بدید از بد و نیک آزار اوی / به یزدان پناهید در کار اوی (فردوسی - ۲/۲۰۷)، از آن کسی که شان خواند از جای خویش / به یزدان پناهید و رفتند پیش (فردوسی - ۵/۵۰۶) زنهار خواستن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پلاسیدگی
تصویر پلاسیدگی
پژمردگی، حالت پژمرده بودن گل و گیاه
فرهنگ فارسی عمید
(پَدَ)
قابل پناهیدن. که پناهیدن را سزد
لغت نامه دهخدا
(پَ هََ دَ / دِ)
حالت و عمل پناهنده
لغت نامه دهخدا
(پَ دَ / دِ)
حالت و چگونگی پلاسیده. رجوع به پلاسیده شود
لغت نامه دهخدا
(پِ / پَ دَ / دِ)
حالت آنچه پژوهیده باشد
لغت نامه دهخدا
تصویری از پناهیده
تصویر پناهیده
پناه گرفته التجا یافته ملتجی شده
فرهنگ لغت هوشیار
مفلسی تهی دستی، ندیده بودن نو کیسگی: این گدا چشمی واین نادیدگی از گدایی تست نزبگلربگی. (مثنوی لغ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پناهیدن
تصویر پناهیدن
پناه بردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاشیدگی
تصویر پاشیدگی
پراکندگی تفرق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاچیدگی
تصویر پاچیدگی
پراکندگی پاشیگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پلاسیدگی
تصویر پلاسیدگی
حالت و چگونگی پلاسیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پژوهیدگی
تصویر پژوهیدگی
حالت آنچه پژوهیده باشد
فرهنگ لغت هوشیار
حالت و عمل پناهنده یا پناهندگی سیاسی. عمل سیاستمداری که برای نجات خود بکشور دیگری پناهنده شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پناهیدنی
تصویر پناهیدنی
آنکه قابل پناهیدن است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پناهیدن
تصویر پناهیدن
اکتناف
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پاشیدگی
تصویر پاشیدگی
Collapsibility
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پاشیدگی
تصویر پاشیدگی
collapsibilité
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از پاشیدگی
تصویر پاشیدگی
colapsabilidad
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از پاشیدگی
تصویر پاشیدگی
kemungkinan runtuh
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از پاشیدگی
تصویر پاشیدگی
ความสามารถในการพังทลาย
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از پاشیدگی
تصویر پاشیدگی
instortbaarheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از پاشیدگی
تصویر پاشیدگی
схильність до руйнування
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از پاشیدگی
تصویر پاشیدگی
collassibilità
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از پاشیدگی
تصویر پاشیدگی
colapsabilidade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از پاشیدگی
تصویر پاشیدگی
崩塌性
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از پاشیدگی
تصویر پاشیدگی
podatność na zawalenie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از پاشیدگی
تصویر پاشیدگی
Zusammenbruchbarkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پاشیدگی
تصویر پاشیدگی
обрушимость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پاشیدگی
تصویر پاشیدگی
गिरावट की क्षमता
دیکشنری فارسی به هندی