- پم(پِ)
کرسی بخشی در ایالت ات سن (فرانسه) از شهرستان وزول دارای 771 تن سکنه
معنی پم - جستجوی لغت در جدول جو
- پم(پَ)
جان. نام وکیلی از پارلمان انگلیس، مولد بریمر. او در پارلمان دسته ای از مخالفین حکومت مطلقۀ شارل اول را اداره میکرد. (1584- 1643م.)
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آلت یا دستگاهی برای رسانیدن مایع یا هوای پرفشار به داخل چیزی یا خارج ساختن مایع و هوا از داخل آن، تلمبه
مادۀ دارویی نرمی که با داروهای مختلف و بعضی روغن ها، نظیر وازلین، لانولین، پیه و روغن زیتون برای مالیدن روی زخم یا ورم درست کنند
سر دسته گیاهان تیره پامچال و جزو رده دو لپه ییهای پیوسته گلبرگ است. گیاهی است کوچک و علفی برگهایش نسبه پهن و در سطح زمین گسترده میشود و از وسط برگهای مسطح آن ساقه هایی که منحصرا بگل ختم میشوند خارج می گردد
محلی که به صاحبان اتومبیل و وسائط نقلیه موتوری بوسیله تلمبه بنزین دهند
فرانسوی باد کش تلمبه یا پمپ بنزین. محلی که بصاحبان وسایل نقلیه و مانند آن بنزین فروشند
((پُ))
فرهنگ فارسی معین
بیرون کشیدن سیالات از جایی و داخل کردن آن به جای دیگر به کمک تلمبه یا پمپ، تلمبه زنی، پمپ زنی (واژه فرهنگستان)
