جدول جو
جدول جو

معنی پمپ

پمپ((پُ))
دستگاهی برای جابه جا کردن مایعات، تلمبه
تصویری از پمپ
تصویر پمپ
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با پمپ

پمپ

پمپ
فرانسوی باد کش تلمبه یا پمپ بنزین. محلی که بصاحبان وسایل نقلیه و مانند آن بنزین فروشند
فرهنگ لغت هوشیار

پمپ

پمپ
آلت یا دستگاهی برای رسانیدن مایع یا هوای پرفشار به داخل چیزی یا خارج ساختن مایع و هوا از داخل آن، تلمبه
فرهنگ فارسی عمید

پوپ

پوپ
تاجی که اپر که بر سر بعضی از طیور دیده میشود کاکل مرغ، پوپش
پوپ
فرهنگ لغت هوشیار