جدول جو
جدول جو

معنی پلیدزاده - جستجوی لغت در جدول جو

پلیدزاده
ناپاک زاده
تصویری از پلیدزاده
تصویر پلیدزاده
فرهنگ فارسی عمید
پلیدزاده(پَ دَ / دِ)
ناپاکزاد، مقابل پاکزاده، یعنی حلال زاده
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پریزاده
تصویر پریزاده
(دخترانه)
پریزاد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پلیدزادگی
تصویر پلیدزادگی
ناپاک زادگی
فرهنگ فارسی عمید
(عَ دَ / دِ)
بزرگ زاده. وزیرزاده. خواجه زاده:
اگر رئیس نیم یا عمیدزاده نیم
ستوده نسبت و اصلم ز دودۀ فضلاست.
مسعودسعد
لغت نامه دهخدا
(پَ دَ / دِ)
پریزاد. فرزند پری. پری نژاد:
همه رخ چودیبای رومی برنگ
خروشان ز چنگ پریزاده چنگ.
فردوسی.
پریزاده ای یا سیاوخشیا
که دل را بمهرت همی تخشیا.
فردوسی.
سیاوش نیم نز پریزادگان
از ایرانم از شهر آزادگان.
فردوسی.
پریزادگان رزم رادل پسند
بپولاد پوشیده چینی پرند.
عنصری
لغت نامه دهخدا
(دَ/ دِ)
فرزند پیر و شیخ و مرشد، پیرزاد
لغت نامه دهخدا
(دَ)
حاجی پیرزاده، محمدعلی بن محمد اسماعیل نائینی از بزرگان اهل ذوق و حال در اواخر قرن سیزدهم و اوائل قرن چهاردهم هجری (طرائق الحقائق ص 351). وی در 1305 هجری قمری سفری بفرنگستان رفت و در 1306بتهران بازگشت و در لندن با ادوارد براون انگلیسی ملاقات کرد. مکاتباتی نیز در لندن و پاریس و بیروت میان آن دو متبادل شده است. (تاریخ ادبیات براون مقدمۀج 3. یا از سعدی تا جامی ص ج، یا یب، یج، کب، کد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از پلید زاده
تصویر پلید زاده
ناپاک زاده
فرهنگ لغت هوشیار
زاده پری فرزند پری پری نژاد، (استعاره) کودک زنی زیبا، (استعاره) فرزند زیبا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پری زاده
تصویر پری زاده
((پَ دِ))
فرزند پری، بچه بسیار زیبا
فرهنگ فارسی معین
از توابع دهستان هرازپی جنوبی آمل
فرهنگ گویش مازندرانی