- پلاسندگی
- حالت و چگونگی پلاسنده
معنی پلاسندگی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
حالت و چگونگی پلاسیده
پژمردگی، حالت پژمرده بودن گل و گیاه
تفرقه
پریشانی تفرق تشتت افتراق انتشار. پریشانی تفرق تشتت افتراق انتشار. پریشانی تفرق تشتت افتراق انتشار
آنچه قابل پلاسیدن باشد آنچه تواند پلاسید
حالت و عمل پناهنده یا پناهندگی سیاسی. عمل سیاستمداری که برای نجات خود بکشور دیگری پناهنده شود
پاشیدگی، پریشانی، تفرقه
حالت و عمل پناهنده، پناهنده بودن
Sparseness
редкость
Dürftigkeit
розрідженість
rzadkość
escassez
scarsità
escasez
rareté
schaarsheid
ความเบาบาง
kelangkaan
تبعثرٌ
विरलता
דְּלִילוּת
seyrek olma
uchache
বিরলতা
ابدیت
قیام، ابدیت، بقا
حالت و چگونگی پرسنده