معنی پشیمون - جستجوی لغت در جدول جو

پشیمون

فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

کسی که از کاری که کرده شرمگین و ناخشنود باشد و نخواهد آن کار را تکرار کند، برای مثال پشیمان شد از کرده و خوی زشت / بفرمود بر سنگ گورش نبشت (سعدی۳ - ۴۹۸)

فرهنگ فارسی عمید

نام قصبه ای است در خطۀ لائوس از قطعۀ سیام واقع در هندوچین واقع در کنار شهر مون، (از قاموس الاعلام ترکی)

لغت نامه دهخدا

تصویری از پریمور — تصویر پریمور

گل نوروز پامچال از گیاهان گل نوروز

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از پشیمان — تصویر پشیمان

نادم، کسی که از کاری که کرده شرمگین باشد

فرهنگ لغت هوشیار

هر بنایی که برای استحکام بنای دیگر بدو پیوندد شمع شمعک پشتییبان پشتیوان، چوبی که پشت در افکنند تا باز نشود، تکیه گاه، معین یاور مددکار حامی

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از پشیمان — تصویر پشیمان

((پَ))

نادم، شرمگین

فرهنگ فارسی معین

تصویری از پشیمان — تصویر پشیمان

نادم

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از پشیمانی — تصویر پشیمانی

ندامت

فرهنگ واژه فارسی سره

تائب، متاسف، متلهف، منفعل، نادم

فرهنگ واژه مترادف متضاد

تصویری از پشیمان — تصویر پشیمان

آسفٌ

دیکشنری فارسی به عربی

تصویری از پشیمان — تصویر پشیمان

Contrite, Regretful, Remorseful, Repentant

دیکشنری فارسی به انگلیسی

تصویری از پشیمان — تصویر پشیمان

contrit, désolé, remords, repenti

دیکشنری فارسی به فرانسوی

پیمان

فرهنگ گویش مازندرانی

پشیمانی

فرهنگ گویش مازندرانی

تصویری از پشیمان — تصویر پشیمان

contrito, arrepentido, remordido

دیکشنری فارسی به اسپانیایی

تصویری از پشیمان — تصویر پشیمان

پشیمان , پچھتاوے والا

دیکشنری فارسی به اردو

تصویری از پشیمان — تصویر پشیمان

раскаившийся , сожалеющий , раскаивающийся , раскаивающийся

دیکشنری فارسی به روسی

تصویری از پشیمان — تصویر پشیمان

reumütig, reuig

دیکشنری فارسی به آلمانی

تصویری از پشیمان — تصویر پشیمان

каючий , жалісливий , каяття

دیکشنری فارسی به اوکراینی

تصویری از پشیمان — تصویر پشیمان

skruszony

دیکشنری فارسی به لهستانی

تصویری از پشیمان — تصویر پشیمان

悔恼的 , 后悔的 , 懊悔的

دیکشنری فارسی به چینی

تصویری از پشیمان — تصویر پشیمان

contrito, arrependido, remorso

دیکشنری فارسی به پرتغالی

پشیمان، متأسّفم

دیکشنری اردو به فارسی

تصویری از پشیمان — تصویر پشیمان

অনুতপ্ত , আফসোস , অনুতপ্ত

دیکشنری فارسی به بنگالی

تصویری از پشیمان — تصویر پشیمان

berjamah, spijtig, berouwvol

دیکشنری فارسی به هلندی

تصویری از پشیمان — تصویر پشیمان

na aibu, mwenye huzuni, mwenye kujuta

دیکشنری فارسی به سواحیلی

تصویری از پشیمان — تصویر پشیمان

pişman

دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی

تصویری از پشیمان — تصویر پشیمان

후회하는 , 후회하는 , 후회하는

دیکشنری فارسی به کره ای

تصویری از پشیمان — تصویر پشیمان

後悔した , 後悔している

دیکشنری فارسی به ژاپنی

تصویری از پشیمان — تصویر پشیمان

מהסס , מצטער , מתחרט

دیکشنری فارسی به عبری

تصویری از پشیمان — تصویر پشیمان

पछताया हुआ , पछताया हुआ

دیکشنری فارسی به هندی

تصویری از پشیمان — تصویر پشیمان

menyesal

دیکشنری فارسی به اندونزیایی

تصویری از پشیمان — تصویر پشیمان

contrito, pentito

دیکشنری فارسی به ایتالیایی

تصویری از پشیمان — تصویر پشیمان

เสียใจ , เสียใจ , เสียใจ

دیکشنری فارسی به تایلندی