جدول جو
جدول جو

معنی پشنگک - جستجوی لغت در جدول جو

پشنگک
ژاله، تگرگ
تصویری از پشنگک
تصویر پشنگک
فرهنگ لغت هوشیار
پشنگک
((پَ شَ گَ))
شبنم، تگرگ
تصویری از پشنگک
تصویر پشنگک
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پسنگک
تصویر پسنگک
تگرگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پلنگک
تصویر پلنگک
آواز انگشتان و زنجیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پشنگه
تصویر پشنگه
((پَ شَ گِ))
قطره، چکه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پسنگک
تصویر پسنگک
((پَ سَ گَ))
قطره های یخ بسته باران که از آسمان فرو ریزد، تگرگ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پسنگک
تصویر پسنگک
تگرگ، قطره های باران که در اثر سرد شدن ناگهانی هوا در ارتفاع کم به صورت دانه های کوچک یخ می بارد، شخکاسه، ژاله، یخچه، سنگچه، سنگرک، شهنگانه، آب بسته، پسکک، سنگک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پشنگ
تصویر پشنگ
(پسرانه)
میله آهنی، نام پدرافراسیاب، نام چند تن از شخصیتهای شاهنامه از جمله نام برادرزاده فریدون پادشاه پیشدادی و نیز پدر افراسیاب
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پشنگ
تصویر پشنگ
افشاندن آب، آب مترشح: یک پشنگ آب، آب مترشح: یک پشنگ آب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پشنگ
تصویر پشنگ
پشنج، آبی که از تکان دادن یک چیز تر به کسی یا جایی پاشیده شود، ترشح آب، زنبه، برای مثال با دوات و قلم و شعر چه کار است تو را / خیز و بردار تش و دستره و پیل و پشنگ (ابوحنیفۀ اسکافی - شاعران بی دیوان - ۵۹۱)، اهرم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پشنگ
تصویر پشنگ
((پَ شَ))
زنبه، تخته ای با چهار دسته که با آن خشت و گل و امثال آن را جا به جا می کنند، اهرم، تیشه
فرهنگ فارسی معین