جدول جو
جدول جو

معنی پستنک - جستجوی لغت در جدول جو

پستنک
سنجد، درختی کوتاه و خاردار با برگ های شبیه برگ بید، گل های خوشه ای سفید و خوشبو، میوه ای کوچک با پوست سرخ رنگ و مغز سفید و آردمانند شیرین که یک هستۀ دراز سخت دارد، چوب دانه، پستانک، پستنک
تصویری از پستنک
تصویر پستنک
فرهنگ فارسی عمید
پستنک(پِ تَ نَ)
پستانک. سنجد. سنجد گرگان. جیلان. غبیده بادام. غبیرا. سه گونه از این درخت در ایران یافت شود، دو گونه در جنگلهای خزر و یک گونه در نواحی خشک. و نیز رجوع به غبیرا و پستانک شود
لغت نامه دهخدا
پستنک
درختی از تیره گل سرخیان جزو دسته سیبی ها که گلهایش دارای تخمدان 5 برچه بی میباشد. میوه اش باندازه سیب کوچکی است که برنگ قهوه یی متمایل بسبز است. این گیاه در جنگلهای شمالی ایران فراوان است و سه گونه از آن در جنگلهای شمال شناخته شده است غبیراء
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

چیزی شبیه نوک پستان که از لاستیک درست می کنند و در دهان کودک شیرخوار می گذارند، ظرف شیشه ای که در آن شیر می ریزند و کودک را با آن شیر می دهند، هر چیزی که شبیه پستان باشد، در علم زیست شناسی سنجد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پستک
تصویر پستک
نیم تنۀ نمدی بی آستین که در قدیم سوارکاران می پوشیدند، جلیقۀ نمدی
فرهنگ فارسی عمید
(پِ نَ)
ظرفی از بلور یا غیر آن شبیه به پستان که مادران بی شیر، شیر حیوان یازنی دیگر در آن کرده بدهان طفل نهند، پستنک. جیلان. سنجد گرگانی. سنجد. غبیراء. غبیده بادام، پستانک تفنگ، آهنی سوراخ دار که برروی انتهای سفلای تفنگ و امثال آن است و چاشنی بر وی نهند که با تصادم شیطانک آتش از آن بر باروت جهد
لغت نامه دهخدا
(پُ تَ نَ)
فرومایه. پست. معیوب. و نیز رجوع به پشتلنگ شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از پستک
تصویر پستک
کوتاه قد کوتاه بالا، نیم تنه نمدی خشن یلک اشتربانه زرمانقه
فرهنگ لغت هوشیار
چیزی شبیه نوک پستان پلاستیکی که در دهان کودک شیر خوار گذارند آلتی است لاستیکی که آنرا بدهان بچه شیر خواره گذارند تا بمکد گول زن، سنجد جبلان پستنک سنجد گرگان. یا پستانک تفنگ. لوله باریک سوراخ دار مجاور مخزن باروت تفنگ که چاشنی بر روی آن نهند و با انفجار چاشنی از آنجا آتش بباروت رسد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پستانک
تصویر پستانک
((پِ نَ))
وسیله ای پلاستیکی به شکل سرپستان برای مکیدن کودکان شیرخوار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پستک
تصویر پستک
((پَ تَ))
کوتاه قد، نیم تنه نمدی خشن
فرهنگ فارسی معین
پستانک پلاستیکی، سنجد
فرهنگ گویش مازندرانی
گیاهی خودرو و خوراکی –پونه
فرهنگ گویش مازندرانی
پونه، از خانواده ی نعنا، پس تنه iteneهم گویند
فرهنگ گویش مازندرانی
افسانه
فرهنگ گویش مازندرانی
بخشی از تفنگ سرپر که چاشنی را روی آن قرار دهند
فرهنگ گویش مازندرانی
سنجد
فرهنگ گویش مازندرانی
محل گذاشتن چاشنی تفنگ سرپر در ته لوله
فرهنگ گویش مازندرانی
پرتاب کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
کت و چوخای بی آستین
فرهنگ گویش مازندرانی