نام شهری است به فارس و فسا معرب آن است. مؤلف حدود العالم آورده است: پسا شهری است بناحیت پارس خرم و بزرگ و او را قهندز است و ربض است و جای بازرگانان است و با خواستۀ بسیار است و شهرکهای کردیان و خیر (؟) از پساست. و نیز رجوع به فسا شود
نام شهری است به فارس و فسا معرب آن است. مؤلف حدود العالم آورده است: پسا شهری است بناحیت پارس خرم و بزرگ و او را قهندز است و ربض است و جای بازرگانان است و با خواستۀ بسیار است و شهرکهای کردیان و خیر (؟) از پساست. و نیز رجوع به فسا شود
چیزی که پول آن مدتی پس از معامله داده شود، نسیه، برای مثال ستد و داد مکن هرگز جز دستادست / که پسادست خلاف آرد و الفت ببرد (ابوشکور - شاعران بی دیوان - ۸۴)
چیزی که پول آن مدتی پس از معامله داده شود، نسیه، برای مِثال ستد و داد مکن هرگز جز دستادست / که پسادست خلاف آرد و الفت ببرد (ابوشکور - شاعران بی دیوان - ۸۴)
بساک. عمار. اکلیل ریحان. تاجی که از گلها و اسپرغمها و ریاحین ساختندی و پادشاهان و بزرگان بروزهای عید و جشن ها و دیگر مردمان روز دامادی و یا بازگشتن از فتحی و ظفری بر سر زدندی: همه امیدش آنکه خدمت تو بر سرش می نهدز بخت پساک. ابوالفرج رونی (از فرهنگ شعوری). و فرهنگستان این کلمه را بجای آنتر بمعنی قسمت بالای پرچمهای گل گرفته است. و رجوع به بساک شود
بساک. عمار. اکلیل ریحان. تاجی که از گلها و اسپرغمها و ریاحین ساختندی و پادشاهان و بزرگان بروزهای عید و جشن ها و دیگر مردمان روز دامادی و یا بازگشتن از فتحی و ظفری بر سر زدندی: همه امیدش آنکه خدمت تو بر سرش می نهدز بخت پساک. ابوالفرج رونی (از فرهنگ شعوری). و فرهنگستان این کلمه را بجای آنتر بمعنی قسمت بالای پرچمهای گل گرفته است. و رجوع به بساک شود
تاجی که از گلها و ریاحین یا اسپرغمها ساختندی و پادشاهان و بزرگان بروزهای عید و جشنها و دیگر مردمان روز دامادی یا باز گشتن از فتحی یا ظفری بر سر میزیدند اکلیل ریحان عمار بساک
تاجی که از گلها و ریاحین یا اسپرغمها ساختندی و پادشاهان و بزرگان بروزهای عید و جشنها و دیگر مردمان روز دامادی یا باز گشتن از فتحی یا ظفری بر سر میزیدند اکلیل ریحان عمار بساک