دهی است کوچک از دهستان قلعه گنج بخش کهنوج شهرستان جیرفت، واقع در 36هزارگزی جنوب خاوری کهنوج و 6هزارگزی جنوب رود خانه هلیل. جلگه ای و گرمسیر است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
دهی است کوچک از دهستان قلعه گنج بخش کهنوج شهرستان جیرفت، واقع در 36هزارگزی جنوب خاوری کهنوج و 6هزارگزی جنوب رود خانه هلیل. جلگه ای و گرمسیر است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
نام چند تن از پادشاهان وان. در زمان ارگیشتی دووان مورد حملۀ کیمریان قرار گرفت و آن پادشاه با زحمات بسیار ازمملکت خود دفاع کرد. (ایران باستان ص 171 و 172)
نام چند تن از پادشاهان وان. در زمان ارگیشتی دووان مورد حملۀ کیمریان قرار گرفت و آن پادشاه با زحمات بسیار ازمملکت خود دفاع کرد. (ایران باستان ص 171 و 172)
که گوشت بسیار دارد. گوشتناک. فربی. فربه مطبّخ: عبهر، پرگوشت و بزرگ از مردم. احدر، کاحمد، کسی که... رانش پرگوشت و اعلای بدن وی باریک باشد. جاریه دخدبه، دختر پرگوشت. دحامل، درشت خلقت پرگوشت. صفّط، مرد فربۀ پرگوشت. تمدّخ، پرگوشت شدن شتر. ضب ّ، آکنده و پرگوشت شدن بغل. (منتهی الارب). - پرگوشت شدن، ارتباس. ثدن. گوشتناک شدن. فربی شدن. فربه شدن: حدر، پرگوشت شدن چشم خانه. (منتهی الارب)
که گوشت بسیار دارد. گوشتناک. فربی. فربه مُطَبَّخ: عَبهر، پرگوشت و بزرگ از مردم. اَحدَر، کاحمد، کسی که... رانش پرگوشت و اعلای بدن وی باریک باشد. جاریه دخدبه، دختر پرگوشت. دحامل، درشت خلقت پرگوشت. صِفِّط، مرد فربۀ پرگوشت. تمدّخ، پرگوشت شدن شتر. ضَب ّ، آکنده و پرگوشت شدن بغل. (منتهی الارب). - پرگوشت شدن، ارتباس. ثَدَن. گوشتناک شدن. فربی شدن. فربه شدن: حدَر، پرگوشت شدن چشم خانه. (منتهی الارب)