جدول جو
جدول جو

معنی پروزیاد - جستجوی لغت در جدول جو

پروزیاد
نام قدیم شهری است که اکنون بروسا خوانند، شهر مذکور در مملکت بی تی نیه (واقع در شمال آسیای صغیر در کنار دریای سیاه) قرار دارد، و بقول سترابون بعهد کرزوس بنا شده است، در قرون بعد در زمان استیلای ترکهای عثمانلو در آسیای صغیر، عثمان و اورخان آنرا پایتخت خود کردند و تا زوال دولت بیزانس بدست ترکها هم چنان پایتخت بود، رجوع به بروسا شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پریزاد
تصویر پریزاد
(دخترانه)
زاده پری، زیبا، نام همسر داریوش دوم پادشاه هخامنشی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پرزاد
تصویر پرزاد
(دخترانه)
پر + زاد (زاده)، مخفف پری زاده
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پرزیان
تصویر پرزیان
آنچه یا آنکه ضرر بسیار دارد، پرضرر
فرهنگ فارسی عمید
(پُ)
ضارّ. پرضرر:
شنیدستی آن داستان بزرگ
که ارجاسپ آن پرزیان پیر گرگ.
فردوسی.
چنین گفت موبد به پیش گروه
بمزدک که ای مرد دانش پژوه
یکی دین نو ساختی پرزیان
نهادی زن و خواسته در میان.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
(بُ)
دهی است از دهستان گرکن بخش فلاورجان شهرستان اصفهان. سکنۀ آن 231 تن است. آب آن از قنات و زاینده رود و محصول آن غلات وبرنج و صیفی است. (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(پَ)
نام کنیزک شیرین است
لغت نامه دهخدا
(پَ)
پریزاده. فرزند پری. پری نژاد
لغت نامه دهخدا
(پْرُ / پِ رُ)
در قدیم آنرا پروچیتا میگفتند و آن جزیره کوچک حاصل خیزی است در دریای تیرنی به جنوب غربی دماغۀ میزن طول سواحل آن 14هزار گز است. جزیره مذکور مخصوصاً درختان میوه بسیار دارد و اغلب اهالی آن برای صید به سواحل تونس و الجزیره روند و ماهی تن ومرجان صید کنند. و در حدود 13 هزار تن سکنه دارد
لغت نامه دهخدا
(پِ)
یا پروز. شهر ایتالیا نزدیک تیبر. حاکم نشین ایالتی به همین نام سکنه آن در حدود 61 هزار تن. دانشگاه آن در 1307 میلادی تأسیس شده است. کتابخانه و موزه نیز دارد منسوجات و ابریشم بافی و مشروبات و شیرینی سازی آن معروف است. از ابنیۀ قدیم آن آثاری برجاست و از جمله کلیساهائی که پروژن نقاش مشهور در آنها کار کرده و تصاویری زیبا بجا گذاشته است
لغت نامه دهخدا
(پِ)
نام قلعه ای است به ایتالیا که اکتاویوس در سال 40 قبل از میلاد محاصره کرد
لغت نامه دهخدا
(پْرِ / پِ وِ)
پرویزا. بندری است به ترکیه در انتهای شبه جزیره ای واقع در خلیج آرتا. سکنۀ آن هفت هزار تن است از این بندر دهنیات و پشم و چهارپایان و چوب صادر شود و اطلال نیکوپولیس در حوالی آن است
لغت نامه دهخدا
ثانی پسر پروزیاس اول، پادشاه بی تی نیه از 192تا 148 قبل از میلاد او آنی بال را به دربار خود پذیرفت و به امر رومیها بکشتن وی رضا داد لکن آنی بال خود زهر خورده و بمرد
لغت نامه دهخدا
پریزیان. (تتمۀ برهان قاطع). شخصی را گویند که آرد می بیزد. (تتمۀ برهان قاطع)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
خر. (مهذب الاسماء) (السامی فی الاسامی). حمار. (المزهر). الاغ. اولاغ. درازگوش. چاروا
لغت نامه دهخدا
(پْرو / پِ)
نام یکی از شهرهای قدیم کشور بی تی نیه (به شمال آسیای صغیر در کنار دریای سیاه) و اکنون آنرا اسگوب خوانند.
لغت نامه دهخدا
(پْرُ / پِ)
اول، پادشاه بی تی نیه از237 تا 192 قبل از میلاد او شوی خواهر فیلفوس مقدونی بود
لغت نامه دهخدا
زاده پری فرزند پری پری نژاد، (استعاره) کودک زنی زیبا، (استعاره) فرزند زیبا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پروتید
تصویر پروتید
فرانسوی سپیده سان ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرزیان
تصویر پرزیان
پرضرر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرویال
تصویر پرویال
هنگ، قدرت، زور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روزداد
تصویر روزداد
آکتوآلیته
فرهنگ واژه فارسی سره