جدول جو
جدول جو

معنی پرزیان

پرزیان
آنچه یا آنکه ضرر بسیار دارد، پرضرر
تصویری از پرزیان
تصویر پرزیان
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با پرزیان

پرزیان

پرزیان
ضارّ. پرضرر:
شنیدستی آن داستان بزرگ
که ارجاسپ آن پرزیان پیر گرگ.
فردوسی.
چنین گفت موبد به پیش گروه
بمزدک که ای مرد دانش پژوه
یکی دین نو ساختی پرزیان
نهادی زن و خواسته در میان.
فردوسی
لغت نامه دهخدا

پرشیان

پرشیان
گیاهی است که بر درختان پیچید عشقه، پرسیاوشان پر از شیان (مسکوک) : (درویش و ضعیف شاخ بادام کردست کنار پر شیانی) (ناصر خسرو. 466)
پرشیان
فرهنگ لغت هوشیار

پرشیان

پرشیان
گیاهی فاقد شکوفه و گل که در حوالی کوفه می روید، عَشَقه، بَرسیان، سَیان، پَرسَیان
پرشیان
فرهنگ فارسی عمید