- پروردین
- فروردین
معنی پروردین - جستجوی لغت در جدول جو
- پروردین
- فروردین، ماه اول سال خورشیدی پس از اسفند و پیش از اردیبهشت، ماه اول بهار، روز نوزدهم از هر ماه خورشیدی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تیمار کردن، بار آوردن
قابل تربیت قابل پرورش تربیت کردنی پرورش دادنی
ماه اول سال خورشیدی پس از اسفند و پیش از اردیبهشت، ماه اول بهار، روز نوزدهم از هر ماه خورشیدی
ماه اول از سال خورشیدی
((فَ وَ))
فرهنگ فارسی معین
اولین ماه از هر سال شمسی که خورشید در حرکت ظاهری خود در برج حمل (برّه) قرار می گیرد، نام روز نوزدهم از هر ماه شمسی، فرودین، فوردین، فرودین
پروردن، پروراندن، پرورش دادن، تربیت کردن، فربه ساختن، آماده کردن
در عسل یا شکر و جز آن حفظ کردن و بعمل آوردن دارویی یا میوه ای آماده کردن اطراء تطریه: (همه را کوفته و بیخته باب غوره بپرورند) (ذخیره خوارزمشاهی)، پرورده شدن تربیت یافتن، حمایت کردن، پرستش کردن پرستیدن، نهادن قرار دادن مواضعه کردن، آموختن تع
پروراندن، پرورش دادن، برای مثال مار را هر چند بهتر پروری / چون یکی خشم آورد کیفر بری (رودکی - ۵۱۱) ، یکی بچۀ گرگ می پرورید / چو پرورده شد خواجه بر هم درید (سعدی۱ - ۱۸۹) تربیت کردن، فربه ساختن، کنایه از آماده کردن
عمل آهسته راه رفتن چنانکه صدای پا شنیده نشود
پرورده
پنج روز آخر آبان ماه قدیم پنج روز پسین اندر آبانماه (التفهیم)
ترکیب ازت دار که در نسج حیوان و نبات یافت میشود
نفرین کردن، لعن کردن
پابرچین، بدون سر و صدا، آهسته
فروردگان، جشنی که در قدیم ایرانیان در پنج روز آخر سال یا پنج روز اول سال برپا می کردند، جشنی که روز نوزدهم فروردین یا فروردین روز می گرفته اند
فروردجان، پوردگان، فوردگان، فوردیان، فروردیان
فروردجان، پوردگان، فوردگان، فوردیان، فروردیان
فروردگان، جشنی که در قدیم ایرانیان در پنج روز آخر سال یا پنج روز اول سال برپا می کردند، جشنی که روز نوزدهم فروردین یا فروردین روز می گرفته اند
فروردجان، پوردگان، فوردگان، فوردیان، پروردگان
فروردجان، پوردگان، فوردگان، فوردیان، پروردگان
جشن فروردها است که بهنگام فرود آمدن فروهران بزمین محسوب می شود و آن روز ده روز است از اشتاد روز تا انیران روز از اسفند ماه و پنج روز گاتها. توضیح در فرهنگها فروردیان مرادف فروردگان آمده
((پُ رُ تِ))
فرهنگ فارسی معین
نوعی ترکیب آلی پیچیده موجود در بافت های گیاهی و جانوری که برای رشد و ترمیم بافت ها لازم است
ترکیبات نیتروژن داری که در بافت های حیوانی و نباتی یافت می شود و برای رشد و ترمیم بافت های بدن ضرورت دارند
تربیت شده
پرورش یافته تربیت یافته مربی، جمع پروردگان، در عسل یا شکر یا شیر یا سرکه و جز آن آغاز زده بشکر پخته و آغشته مربی با عسل و شکر سخت بقوام آمده نزدیک بخشکی: زنجبیل پرورده، مصطنع گیرنده احسان و انعام، پخته سخته نیک اندیشیده، پرواری شده. یا پرورده مرغ. زال زر پدر رستم: (چو پرورده مرغ باشد بکوه فکنده بدر از میان گروه) (فردوسی) یا دست پرورده. یا گیلاس پرورده. گیلاسی که با جنس بهتر پیوند شده باشد: گیلاس پرورده دارم (گیلاس فروشها گویند) یا نمک پرورده
آنچه از پرند درست کنند هر چه از حریر سازند پرندینه
انباشتن
چیزی که از حریر دوخته یا ساخته شده باشد
جامۀ پشمین ضخیم، گلیم، پلاس، کوردین، کوردی