جدول جو
جدول جو

معنی پروردگان

پروردگان
فروردگان، جشنی که در قدیم ایرانیان در پنج روز آخر سال یا پنج روز اول سال برپا می کردند، جشنی که روز نوزدهم فروردین یا فروردین روز می گرفته اند
فروردجان، پوردگان، فوردگان، فوردیان، فروردیان
تصویری از پروردگان
تصویر پروردگان
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با پروردگان

پروردگان

پروردگان
پنج روز آخر آبان ماه قدیم پنج روز پسین اندر آبانماه (التفهیم)
پروردگان
فرهنگ لغت هوشیار

پروردگان

پروردگان
پرورش یافتگان. تربیت شدگان:
جهانا چه خواهی ز پروردگان
چه پروردگان داغ دل بردگان.
فردوسی.
همه دخت پروردگانش بناز
برین گونه بردند پیشش نماز.
فردوسی.
بخواهد خوردمر پروردگان خویش را گیتی
نخواهد رستن از چنگال او سندی و نه هندی.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا

فروردگان

فروردگان
جشنی که در قدیم ایرانیان در پنج روز آخر سال یا پنج روز اول سال برپا می کردند، جشنی که روز نوزدهم فروردین یا فروردین روز می گرفته اند
فَروَردَجان، پَوَردَگان، فوردَگان، فوردیان، پَروَردَگان، فَروَردَیان، برای مِثال نه نوری ببیند و نه مهرگان / نه جشن و نه رامش نه فروردگان (زراتشت بهرام - مجمع الفرس - فروردگان)
فروردگان
فرهنگ فارسی عمید

فروردگان

فروردگان
فروردیان، جشنی بوده که ایرانیان به مدت ده شب و روز یعنی پنج روز آخر سال، پنج روزِ پنجه دزدیده یا خمسه مستسرقه به یاد فروهر در گذشتگان برپا می کردند
فروردگان
فرهنگ فارسی معین

پروردگار

پروردگار
از نام های باری تعالی، تربیت کننده، مربی، پرورش دهنده، پرورنده
پروردگار
فرهنگ فارسی عمید

پرورندگان

پرورندگان
جَمعِ واژۀ پرورنده. پرورش دهندگان. تربیت کنندگان. ارباب
لغت نامه دهخدا