معنی پرقدمت - جستجوی لغت در جدول جو
پرقدمت
دیرین، دیرینه
ادامه...
دیرین، دیرینه
تصویر پرقدمت
فرهنگ واژه فارسی سره
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر پرندخت
پرندخت
(دخترانه)
دختر لطیف چون پرند
ادامه...
دختر لطیف چون پرند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویر پرقیمت
پرقیمت
پربها، گران بها
ادامه...
پربها، گران بها
فرهنگ فارسی عمید
تصویر پرزحمت
پرزحمت
پرانبوهی، پررنج، پرمشقت
ادامه...
پرانبوهی، پررنج، پرمشقت
فرهنگ فارسی عمید
تصویر پرنعمت
پرنعمت
جایی که میوه، خواربار و متاع فراوان باشد
ادامه...
جایی که میوه، خواربار و متاع فراوان باشد
فرهنگ فارسی عمید
پرزحمت
(پُ زَ مَ)
پرانبوهی. و در تداول فارسی پررنج. پرمشقت. که رنج و مشقت بسیار دارد
ادامه...
پرانبوهی. و در تداول فارسی پررنج. پرمشقت. که رنج و مشقت بسیار دارد
لغت نامه دهخدا
پرقیمت
(پُ مَ)
گرانمایه. ثمین. که قیمت بسیار دارد. پربها
ادامه...
گرانمایه. ثمین. که قیمت بسیار دارد. پربها
لغت نامه دهخدا
پریدخت
(پَ دُ)
در داستانهای ملی ایران نام دختر پادشاه چین است که سام پسر نریمان عاشق او شد و زال پدر رستم ازو زاد
ادامه...
در داستانهای ملی ایران نام دختر پادشاه چین است که سام پسر نریمان عاشق او شد و زال پدر رستم ازو زاد
لغت نامه دهخدا
پرنعمت
(پُ نِ مَ)
بسیارمال. پرکالا و اطعمه: باکالنجار و جملۀ گرگانیان خانه ها بگذاشته بودند پرنعمت و ساخته سوی ساری برفته. (تاریخ بیهقی)
ادامه...
بسیارمال. پرکالا و اطعمه: باکالنجار و جملۀ گرگانیان خانه ها بگذاشته بودند پرنعمت و ساخته سوی ساری برفته. (تاریخ بیهقی)
لغت نامه دهخدا
پر همت
جوانمرد، دلیر، کوشا، پایمرد بزرگ همت جوانمرد، دلیر شجاع، کوشا ساعی، باعزم قوی پر استقامت
ادامه...
جوانمرد، دلیر، کوشا، پایمرد بزرگ همت جوانمرد، دلیر شجاع، کوشا ساعی، باعزم قوی پر استقامت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر پر قیمت
پر قیمت
گرانمایه، ثمین
ادامه...
گرانمایه، ثمین
فرهنگ لغت هوشیار
پرقیمت
ارزشمند، بهادار، ثمین، قیمتی، گران، گرانبها، گرانقیمت
متضاد: بی بها، کم بها
ادامه...
ارزشمند، بهادار، ثمین، قیمتی، گران، گرانبها، گرانقیمت
متضاد: بی بها، کم بها
فرهنگ واژه مترادف متضاد
پرقدرت
پرقوت، توانا، توانمند، زورمند، قادر، قدرتمند، نیرومند
متضاد: عاجز
ادامه...
پرقوت، توانا، توانمند، زورمند، قادر، قدرتمند، نیرومند
متضاد: عاجز
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویر پرزحمت
پرزحمت
پُرزَحمَت
مرهقٌ
ادامه...
مُرْهَقٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویر پرزحمت
پرزحمت
Laboriously, Strenuous, Taxing
ادامه...
Laboriously, Strenuous, Taxing
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر پرزحمت
پرزحمت
پُرزَحمَت
laborieusement, ardu, épuisant
ادامه...
laborieusement, ardu, épuisant
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویر پرزحمت
پرزحمت
پُرزَحمَت
трудолюбиво , трудный , утомительный
ادامه...
трудолюбиво , трудный , утомительный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویر پرزحمت
پرزحمت
پُرزَحمَت
労苦して , きつい , 疲れる
ادامه...
労苦して , きつい , 疲れる
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویر پرزحمت
پرزحمت
پُرزَحمَت
محنت سے , سخت , تھکا دینے والا
ادامه...
محنت سے , سخت , تھکا دینے والا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویر پرزحمت
پرزحمت
پُرزَحمَت
শ্রমসাধ্যভাবে , কঠিন , ক্লান্তিকর
ادامه...
শ্রমসাধ্যভাবে , কঠিন , ক্লান্তিকর
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویر پرزحمت
پرزحمت
پُرزَحمَت
kwa bidii, ngumu, kuchosha
ادامه...
kwa bidii, ngumu, kuchosha
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویر پرزحمت
پرزحمت
پُرزَحمَت
zahmetle, zahmetli, yorucu
ادامه...
zahmetle, zahmetli, yorucu
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویر پرزحمت
پرزحمت
پُرزَحمَت
힘들게 , 힘든 , 피곤한
ادامه...
힘들게 , 힘든 , 피곤한
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویر پرزحمت
پرزحمت
پُرزَحمَت
परिश्रमपूर्वक , कठिन , थकाने वाला
ادامه...
परिश्रमपूर्वक , कठिन , थकाने वाला
دیکشنری فارسی به هندی
تصویر پرزحمت
پرزحمت
پُرزَحمَت
בעבודה קשה , קשה , מעייף
ادامه...
בעבודה קשה , קשה , מעייף
دیکشنری فارسی به عبری
تصویر پرزحمت
پرزحمت
پُرزَحمَت
mühsam, anstrengend
ادامه...
mühsam, anstrengend
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویر پرزحمت
پرزحمت
پُرزَحمَت
dengan kerja keras, berat, melelahkan
ادامه...
dengan kerja keras, berat, melelahkan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویر پرزحمت
پرزحمت
پُرزَحمَت
อย่างขยันขันแข็ง , ยากลำบาก , เหนื่อย
ادامه...
อย่างขยันขันแข็ง , ยากลำบาก , เหนื่อย
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویر پرزحمت
پرزحمت
پُرزَحمَت
moeizaam, zwaar, vermoeiend
ادامه...
moeizaam, zwaar, vermoeiend
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویر پرزحمت
پرزحمت
پُرزَحمَت
laboriosamente, arduo, agotador
ادامه...
laboriosamente, arduo, agotador
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویر پرزحمت
پرزحمت
پُرزَحمَت
laboriosamente, árduo, cansativo
ادامه...
laboriosamente, árduo, cansativo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویر پرزحمت
پرزحمت
پُرزَحمَت
勤奋地 , 艰难的 , 累人的
ادامه...
勤奋地 , 艰难的 , 累人的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویر پرزحمت
پرزحمت
پُرزَحمَت
mozolnie, żmudny, wyczerpujący
ادامه...
mozolnie, żmudny, wyczerpujący
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویر پرزحمت
پرزحمت
پُرزَحمَت
наполегливо , важкий , виснажливий
ادامه...
наполегливо , важкий , виснажливий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویر پرزحمت
پرزحمت
پُرزَحمَت
laboriosamente, arduo, faticoso
ادامه...
laboriosamente, arduo, faticoso
دیکشنری فارسی به ایتالیایی