پرطاقت (پُ قَ) پرتحمل. حمول. گرانجان. تاب آورنده. مقابل کم طاقت ادامه... پرتحمل. حمول. گرانجان. تاب آورنده. مقابل کم طاقت لغت نامه دهخدا
پرطاقت تاب آورنده گرانجان پر تحمل حمول مقابل کم طاقت ادامه... تاب آورنده گرانجان پر تحمل حمول مقابل کم طاقت تصویر پرطاقت فرهنگ لغت هوشیار