جدول جو
جدول جو

معنی پرسنل - جستجوی لغت در جدول جو

پرسنل
مجموع کارمندان یک اداره یا یک سازمان
تصویری از پرسنل
تصویر پرسنل
فرهنگ فارسی عمید
پرسنل
(پِ سُ نِ)
مجموع کارمندان یک اداره.
- ادارۀ پرسنل، ادارۀ کارگزینی
لغت نامه دهخدا
پرسنل
مجموعه کارمندان
تصویری از پرسنل
تصویر پرسنل
فرهنگ لغت هوشیار
پرسنل
((پِ سُ نِ))
مجموع افراد یک مؤسسه یا کارکنان بخش خاصی از آن، کارکنان (واژه فرهنگستان)
تصویری از پرسنل
تصویر پرسنل
فرهنگ فارسی معین
پرسنل
اعضا، عضو، کادر، کارمند
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پرسنگ
تصویر پرسنگ
فرسنگ، فرسخ، فرسنگسار
فرهنگ فارسی عمید
(پَ سَ)
مخفف پارسنگ. (مجمعالفرس از شعوری ج 1 ص 237)
لغت نامه دهخدا
سنگی که در یک کفه ترازو گذارند تا با کفه دیگر برابر گردد پارسنگ پاهنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اداره استخدام پرسنل
تصویر اداره استخدام پرسنل
کارگزینی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرسنگ
تصویر پرسنگ
((پَ سَ))
فرسنگ، واحدی برای اندازه گیری مسافت، تقریباً شش کیلومتر، فرسخ، فرزنگ، فرسنگ
فرهنگ فارسی معین
برخاستن، برخاستن
فرهنگ گویش مازندرانی
پاک کردن زمین از درختان جنگلی و بوته های وحشی و کاشتن درختان.، پاک کردن زمین از درختان جنگلی وبوته های وحشی و کاشتن درختان
فرهنگ گویش مازندرانی