جدول جو
جدول جو

معنی پرستارزاده - جستجوی لغت در جدول جو

پرستارزاده
دختر یا پسر که از غلام و بنده و کنیز متولد شده باشد
تصویری از پرستارزاده
تصویر پرستارزاده
فرهنگ فارسی عمید
پرستارزاده
(پَ رَسْ دَ / دِ)
دختر یا پسر از عبد و غلام و کنیز و امه:
بدانگه کجا مادرت را ز چین
فرستاد خاقان به ایران زمین
بخواهندگی من بدم پیشرو
صدوشست مرد از دلیران گو
پدرت آن شهنشاه با داد راست
ز خاقان پرستارزاده نخواست
مرا گفت جز دخت خاتون مخواه
نزیبد پرستار هم خفت شاه.
فردوسی.
پرستارزاده نیاید بکار
اگر چند باشد پدر شهریار.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
پرستارزاده
((پَ رَ دِ))
غلام زاده، کسی که پدر و مادرش غلام و کنیز بوده باشند
تصویری از پرستارزاده
تصویر پرستارزاده
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

محلی در آموزشگاه ها و سربازخانه ها که بیماران همان مکان را در آنجا معالجه و پرستاری کنند
فرهنگ فارسی عمید
(پَ رَسْ نَ / نِ)
دارالفقراء. دارالمساکین، جائی به مدارس و سربازخانه ها که بیماران همان بنگاه را در آن پرستاری کنند. (فرهنگستان)
لغت نامه دهخدا
آنکه از پدر و مادری غلام یا کنیز و امه متولد شده است خادم زاده خدمتکار زاده: (پرستار زاده نیاید بکار اگر چند باشد پدر شهریار) (فردوسی)
فرهنگ لغت هوشیار