معنی پرحرارتی - جستجوی لغت در جدول جو
پرحرارتی
(پُ حَ رَ)
حالت و چگونگی پرحرارت
ادامه...
حالت و چگونگی پرحرارت
لغت نامه دهخدا
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر پرحرارت
پرحرارت
آنچه گرمی بسیار دارد، کنایه از شخص پرکار و پرجنب و جوش، با شوروشوق
ادامه...
آنچه گرمی بسیار دارد، کنایه از شخص پرکار و پرجنب و جوش، با شوروشوق
فرهنگ فارسی عمید
پرحرارت
(پُ حَ رَ)
پرتاب. پرگرما
ادامه...
پُرتاب. پرگرما
لغت نامه دهخدا
حرارتی
(حَ رَ)
منسوب به حرارت
ادامه...
منسوب به حرارت
لغت نامه دهخدا
تصویر پر حرارتی
پر حرارتی
حالت و چگونگی پر حرارت
ادامه...
حالت و چگونگی پر حرارت
فرهنگ لغت هوشیار
پر حرارت
جوشا که گرمی بسیار دهد: چراغ پر حرارت، که پرکار و فعال است: آدم پر حرارتی است
ادامه...
جوشا که گرمی بسیار دهد: چراغ پر حرارت، که پرکار و فعال است: آدم پر حرارتی است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر حرارتی
حرارتی
گرمایشی
ادامه...
گرمایشی
فرهنگ واژه فارسی سره
حرارتی
گرمایی، کاتولیک
ادامه...
گَرمایی، کاتُولیک
دیکشنری اردو به فارسی