جدول جو
جدول جو

معنی پرتیس - جستجوی لغت در جدول جو

پرتیس
(رُ)
یکی از اهالی (فوسه آ) که شهر ماسی لیا (مارسی) را در حدود ششصد قبل از میلاد بنا نهاد. (ترجمه تمدن قدیم)
لغت نامه دهخدا
پرتیس
بی سر و پا، بالایی
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پرمیس
تصویر پرمیس
(دخترانه)
پارمیس
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پردیس
تصویر پردیس
(دخترانه)
بهشت، باغ و بستان، فردوس، باغ، بستان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پردیس
تصویر پردیس
باغ، بستان
فرهنگ فارسی عمید
نوعی پارچۀ ریزباف و نازک
لغت نامه دهخدا
زنی مسیحیه، از ساکنان روم که پولس او را سلام میفرستد. (قاموس کتاب مقدس)
لغت نامه دهخدا
تصویری از پاتیس
تصویر پاتیس
فرانسوی پرندیس از پارچه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پردیس
تصویر پردیس
((پَ))
فردوس، بستان
فرهنگ فارسی معین
ارم، بهشت، جنان، جنت، خلد، فردوس، مینو، نعیم
متضاد: دوزخ
فرهنگ واژه مترادف متضاد
پرافاده، خود بزرگ بین
فرهنگ گویش مازندرانی
اشیا بسیار سبک که در اثر جا به جایی هوا و یا شروع باد به سمت
فرهنگ گویش مازندرانی
کسی که سخن را خام و نسنجیده زند و از ایراد هر حرف نابجایی.، خار و خاشاک موجود در زمین یا هرجایی دیگر، فوران، جنگل انبوه و پردرخت بیشه زارجنگل، دامنه هایی که پرباران.، بافشار، پرشتاب، تعجیل
فرهنگ گویش مازندرانی