جدول جو
جدول جو

معنی پراولاد - جستجوی لغت در جدول جو

پراولاد
آنکه فرزندان بسیار دارد
تصویری از پراولاد
تصویر پراولاد
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پر اولاد
تصویر پر اولاد
آنکه فرزندان بسیار دارد کثیر الاولاد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پولاد
تصویر پولاد
(پسرانه)
آهن سخت و کوبیده، نام چند تن از شخصیتهای شاهنامه از جمله نام یکی از فرماندهان دلاور ایرانی در زمان کیقباد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از اولاد
تصویر اولاد
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام پهلوانی در مازندران در زمان کیکاووس پادشاه کیانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از اولاد
تصویر اولاد
فرزندان
فرهنگ واژه فارسی سره
جمع ولد، فرزندان زاکی جمع ولد زادگان فرزندان توضیح در تخاطب فارسی گاه بجای مفرد آید: احمد اولاد من است حسن اولاد ارشد است. فرزند
فرهنگ لغت هوشیار
آهن خشکه و آبدارکه از آن شمشیر خنجر کارد فنر و جز آن سازند روهنی شابرقان آهن خشک مقابل نرم آهن: (که یابد بگیتی رهایی ز مرگ اگر جان بپوشد بپولاد ترگ ک) (شاهنامه)، گرز: نمایم بگیتی یکی دستبرد که گردد ز پولاد من کوه خرد. (نظامی)، شمشیر: (مخور غیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پالاد
تصویر پالاد
یدک، اسب یدک، کنایه از اسب، اسب خاص پادشاه که زین و یراق کرده و بر در بارگاه نگاه می داشتند، جنیبت، پالا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اولاد
تصویر اولاد
ولدها، فرزندها، جمع واژۀ ولد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پولاد
تصویر پولاد
فولاد، فلزی بسیار سخت و شکننده مرکب از آهن و قریب ۲% کربن، در ۱۳۰۰ تا ۱۴۰۰ درجه حرارت ذوب می شود، برای ساختن فنر، کارد، شمشیر و چیزهای دیگر به کار می رود، شاپورگان، شابرن، شابرقان
فولاد، گرز، شمشیر
پولاد هندی: کنایه از شمشیر، شمشیر هندی، برای مثال زده برمیان گوهرآگین کمر / درآورده پولاد هندی به سر (نظامی۵ - ۷۵۹)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اولاد
تصویر اولاد
جمع ولد، فرزندان، بچه ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پالاد
تصویر پالاد
مطلق اسب، اسب نوبتی، جنیبت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پولاد
تصویر پولاد
آلیاژ سخت چکش خوار آهن با مقدار کم کربن، گرز
فرهنگ فارسی معین