جدول جو
جدول جو

معنی پدران - جستجوی لغت در جدول جو

پدران
(پِ دَ)
نیاکان. اجداد. آباء. اسلاف:
اگر ایدونکه بکشتن نمرند این پسران
آن خورشید و قمر باشند این جانوران
ز آن کجا نیست مه روشن و خورشید مران
به نسب باز شوند این پسران با پدران
وگر ایدونکه بباشند ز پشت دگران
از پس کشتن زنده نشوند ای وربی.
منوچهری.
ما بجانب عراق... مشغول گردیم و وی بغزنین... و طریقی که پدران ما بر آن رفته اند، نگاه داشته آید. (تاریخ بیهقی)
لغت نامه دهخدا
پدران
آباء
تصویری از پدران
تصویر پدران
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از صدران
تصویر صدران
(پسرانه)
صدر (عربی) + ان (فارسی) رؤسا و بزرگان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پدرام
تصویر پدرام
(پسرانه)
آراسته، نیکو، شاد، سرسبز، خر م، شاد و خوش
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پوران
تصویر پوران
(دخترانه)
موفق، جانشین، یادگار، پوران دخت
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پیران
تصویر پیران
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر ویسه سپهدار افراسیاب تورانی و یکی از شخصیتهای محبوب در داستان سیاوش
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پدرانه
تصویر پدرانه
ویژگی رفتار یا عملکردی مانند پدران، کنایه از محبت آمیز
فرهنگ فارسی عمید
(پِ دَ نَ / نِ)
مانند پدر. درخور پدر. چون پدر. منسوب به پدر: در نهان سوی ما (مسعود) پیغام فرستاد (حاجب) که امروز البته روی گفت نیست...و ما آن نصیحت پدرانه قبول کردیم. (تاریخ بیهقی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از پدرانه
تصویر پدرانه
در خور پدر مانند پدر منسوب بپدر: (در نهان سوی ما (مسعود) پیغام فرستاد (حاجب) که امروز البته روی گفت نیست... . و ما آن نصیحت پدرانه قبول کردیم) (لیهقی)، همچون پدر مانند پدر: پدرانه سخن گفت
فرهنگ لغت هوشیار
آراسته نیکو، خوشدل شاد خرم خوش مبتهج مقابل درشت ناپدرام بدرام، مبارک فرخ خجسته بفال نیک مقابل شوم، همیشه دایم پاینده، سهل مقابل درشت حزن: (اگر چه راه ناپدرام باشد، بپدرامد چو خوش فرجام باشد) (ویس و رامین) -6 درست صحیح، مرتب منظم منتظم مقابل شوریده بدرام، جای خواب و آرام، شادی خوشی: (ما بشادی همه گوییم که ای رود بموی ما بپدرام همی گوییم ای زیر بنال) (فرخی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پدرگان
تصویر پدرگان
آنچه بفرزند رسیده باشد از پدر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ادران
تصویر ادران
چرکینی، خشک شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پدرانه
تصویر پدرانه
الأبوّيّ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از پدرانه
تصویر پدرانه
Fatherly, Paternally
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پدرانه
تصویر پدرانه
paternel, paternellement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از پدرانه
تصویر پدرانه
paternal, paternalmente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از پدرانه
تصویر پدرانه
отеческий , по-отечески
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پدرانه
تصویر پدرانه
väterlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پدرانه
تصویر پدرانه
батьківський , по-батьківськи
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از پدرانه
تصویر پدرانه
ojcowski, ojcowsko
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از پدرانه
تصویر پدرانه
父亲般的 , 父亲般地
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از پدرانه
تصویر پدرانه
paternal, paternalmente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
پدری
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از پدرانه
تصویر پدرانه
পিতৃতুল্য , পিতৃসুলভভাবে
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از پدرانه
تصویر پدرانه
والدین والا , پدرانہ طور پر
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از پدرانه
تصویر پدرانه
wa kibaba, kwa ubaba
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از پدرانه
تصویر پدرانه
baba gibi, babacan bir şekilde
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از پدرانه
تصویر پدرانه
아버지 같은 , 아버지처럼
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از پدرانه
تصویر پدرانه
父親らしい , 父親らしく
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از پدرانه
تصویر پدرانه
אבאי , בצורה אבהית
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از پدرانه
تصویر پدرانه
paterno, paternamente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از پدرانه
تصویر پدرانه
keayah-an, secara kebapakan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از پدرانه
تصویر پدرانه
แบบพ่อ , อย่างบิดา
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از پدرانه
تصویر پدرانه
vaderlijk
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از پدرانه
تصویر پدرانه
पितृवत
دیکشنری فارسی به هندی