- پخمگی
- سادگی، حالت آن پخمه باشد
معنی پخمگی - جستجوی لغت در جدول جو
- پخمگی ((پَ مِ))
- بی عرضگی، سادگی
- پخمگی
- کودنی، کم هوشی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
رسیدگی، چیزی که پخته باشد
پخته بودن، حالت و چگونگی هر چیز پخته شده، کنایه از آزمودگی، تجربه داشتن، باتجربه بودن