جدول جو
جدول جو

معنی پجار - جستجوی لغت در جدول جو

پجار
(پَ)
پچ. پژ. کوه. (برهان)
لغت نامه دهخدا
پجار
پج پژ
تصویری از پجار
تصویر پجار
فرهنگ لغت هوشیار
پجار
تنقلاتی که در شب نشینی برای میهمان تدارک ببینند، ردیف چوب
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فجار
تصویر فجار
فاجرها، گناهکارها، تباه کارها، نابکارها، زناکارها، جمع واژۀ فاجر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حجار
تصویر حجار
سنگ تراش، آنکه سنگ برای ساختمان می تراشد، آنکه چیزهایی مانند مجسمه و ظرف های سنگی یا چیز هایی دیگر از سنگ می تراشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تجار
تصویر تجار
تاجرها، بازرگانان، بازارگانان، جمع واژۀ تاجر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نجار
تصویر نجار
اصل و تبار، حسب
لون، رنگ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حجار
تصویر حجار
حجرها، سنگها، جمع واژۀ حجر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نجار
تصویر نجار
کسی که اشیای چوبی درست می کند، درودگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مجار
تصویر مجار
قومی از مردم مجارستان، از مردم این قوم، مربوط به مجار مثلاً سرزمین های مجار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هجار
تصویر هجار
زه کمان، گلو بند، افسر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وجار
تصویر وجار
لور کند، سوارخ کفتار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نجار
تصویر نجار
درودگر، کسی که کارش ساختن اجناس چوبی باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مجار
تصویر مجار
فردی از قوم مجار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فجار
تصویر فجار
جمع فاجر، بدکاران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عجار
تصویر عجار
خازه خوار، پهلوان کشتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شجار
تصویر شجار
تخت روان بیمارکش، دهان بند، داغ برشتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تجار
تصویر تجار
بازرگانها، تاجرها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حجار
تصویر حجار
سنگ تراش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آجار
تصویر آجار
جمع اجر بمعنی مزد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نجار
تصویر نجار
((نَ جّ))
درودگر، سازنده اشیاء چوبی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نجار
تصویر نجار
((نِ یا نُ))
اصل، تبار، حسب، لون، رنگ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فجار
تصویر فجار
((فُ جّ))
جمع فاجر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از حجار
تصویر حجار
((حِ))
جمع حجر، سنگ ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از حجار
تصویر حجار
((حَ جّ))
سنگتراش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تجار
تصویر تجار
((تُ جّ))
جمع تاجر، بازرگانان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پرار
تصویر پرار
((پِ))
سال پیش از پارسال، پیرارسال
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پغار
تصویر پغار
((پُ))
تکبر، خودستایی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تجار
تصویر تجار
بازرگانان، سوداگران
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نجار
تصویر نجار
چوبکار، درودگر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نجار
تصویر نجار
Carpenter
دیکشنری فارسی به انگلیسی
رسیدگی، گذاشتن شاه تیر بر روی سقف ساختمان، قرار دادن تیراصلی.، ساختن، تبدیل کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از نجار
تصویر نجار
carpinteiro
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نجار
تصویر نجار
stolarz
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نجار
تصویر نجار
плотник
دیکشنری فارسی به روسی