جدول جو
جدول جو

معنی پتاسیم - جستجوی لغت در جدول جو

پتاسیم
فرانسوی شخارک جسمی است جامد نرم که با ناخن مخطط میگردد و با چاقو بریده میشود مانند سدیم. در نفت حفظ میشود و در 635 درجه ذوب میگردد و در 756 درجه میجوشد. سطحش کدر ولی مقطعش نقره یی است. مانند سدیم با آب ئیدرژن میدهد و در اکسیژن و کلر میسوزد و بصورت کلرور در آب دریاها و بصورت نیترات در شوره زارها دیده میشود. پتاسیم را بوسیله تجزیه الکتریکی کلرور دو پتاسیم بدست میاورند
فرهنگ لغت هوشیار
پتاسیم
((پُ یُ))
عنصری فلزی با حرف اختصاری K، نقره ای رنگ و نرم که در برابر هوا و آب خود به خود آتش می گیرد و به صورت کلرو در آب دریاها و به صورت نیترات در شوره زارها دیده می شود
تصویری از پتاسیم
تصویر پتاسیم
فرهنگ فارسی معین
پتاسیم
عنصر فلزی نرم، سبک و نقره ای رنگ که در مجاورت هوا و آب خود به خود آتش می گیرد و به همین دلیل آن را در نفت نگهداری می کنند
تصویری از پتاسیم
تصویر پتاسیم
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پتاسیوم
تصویر پتاسیوم
جسم فلزی نرم و سبک و نقره ای رنگ
فرهنگ لغت هوشیار
جسمی است جامد نرم که با ناخن مخطط میگردد و با چاقو بریده میشود مانند سدیم. در نفت حفظ میشود و در 635 درجه ذوب میگردد و در 756 درجه میجوشد. سطحش کدر ولی مقطعش نقره یی است. مانند سدیم با آب ئیدرژن میدهد و در اکسیژن و کلر میسوزد و بصورت کلرور در آب دریاها و بصورت نیترات در شوره زارها دیده میشود. پتاسیم را بوسیله تجزیه الکتریکی کلرور دو پتاسیم بدست میاورند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متاسفم
تصویر متاسفم
شوربختم
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پتانسیل
تصویر پتانسیل
عامل بلقوه، ولتاژ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پلاسین
تصویر پلاسین
منسوب به پلاس از پلاس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پلاسین
تصویر پلاسین
آنچه از پلاس ساخته شده یا مانند پلاس باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پتانسیل
تصویر پتانسیل
توانایی انجام کار، کنایه از توانایی بالقوه برای رشد، توسعه و پیشرفت
فرهنگ فارسی عمید
طواسین به جای ذوات طسم - سیمناد های نپی (سوره های قرآن) که با طس و طسم آغاز می شود جمع طسم (بر خلاف قیاس) طواسین. توضیح صواب} ذوات طسم {است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متاسیه
تصویر متاسیه
مونث متاسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پتانسیل
تصویر پتانسیل
((پُ یِ))
ظرفیت انجام کار، توانایی برای کار، کاری که میدان گرانسی یا میدان الکتروستاتیکی، با علامت مخالف، انجام می دهد تا واحد جرم یا واحد بار الکتریکی مثبت از نقطه مرجع تا نقطه مورد نظر جابه جا شود (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پتانسیل
تصویر پتانسیل
Potential
دیکشنری فارسی به انگلیسی
потенциальный
دیکشنری فارسی به روسی
إمكانيّةٌ
دیکشنری فارسی به عربی
সম্ভাব্য
دیکشنری فارسی به بنگالی