- پایدان
- کفش
معنی پایدان - جستجوی لغت در جدول جو
- پایدان
- کفش، پوششی برای محافظت از پا، پاپوش، پااوزار، پاافزار، پایزار، لخا، لکا
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ضمانت، ضامن
سلسه مراتب، درجات
برقرار، مقاوم
جوال، تنگ ظرف شراب، شراب
ضامن، کفیل
تله دام پادام، دامگاه، حلقه ای از چرم که هر دو پای در آن کنند وبر درختهای بلند چون درخت خرما و مانند آن روند
ثابت، دائم، باقی، استوار، قائم، قوی، پابرجا
ظرف چای
ظرف چای، ظرفی که در آن چای خشک نگاه دارند
پاینده، جاویدان، باقی، برای مثال نباشد همی نیک و بد پایدار / همان به که نیکی بود یادگار (فردوسی - ۱/۸۵) ، برقرار، استوار، ثابت
ضامن، کفیل، پذیرفتار، برای مثال دی همی گفتی که پایندان شدم / که بودتان فتح و نصرت دم به دم (مولوی - ۴۹۳) میانجی، پایندا، پایین مجلس، برای مثال ماه را در محفل خورشید من / جای اندر صفّ پایندان بود (منجیک - شاعران بی دیوان - ۲۲۵) کفش کن، درگاه خانه
جوال، تنگ، ظرف شراب، شراب
دامی که از موی دم اسب برای گرفتن پرندگان درست می کنند، پرنده ای که نزدیک دام می بندند تا پرندگان دیگر به هوای او در دام بیفتند، حیله، نیرنگ، پادام
استوار، پابرجا، ثابت
Abiding, Enduring, Lasting, Stable, Sustainable, Unflagging
стойкий , длительный , стабильный , устойчивый , неустанный
bleibend, dauerhaft, stabil, nachhaltig, unermüdlich
стійкий , тривалий , стабільний , невтомний
trwały, stabilny, zrównoważony, nieznużony
持久的 , 稳定的 , 可持续的 , 不懈的
duradouro, estável, sustentável, incansável
duraturo, durevole, stabile, sostenibile, instancabile
perdurable, duradero, estable, sostenible, inquebrantable
durable, stable, inébranlable
blijvend, duurzaam, stabiel, onvermoeibaar
คงทน , คงทน , ยาวนาน , เสถียร , ยั่งยืน , ไม่เหนื่อย
abadi, bertahan lama, tahan lama, stabil, berkelanjutan, tak kenal lelah
دائمٌ , ثابتٌ , مستدامٌ , غير ملهوفٍ
स्थायी , टिकाऊ , स्थिर , टिकाऊ , अडिग
מתמשך , מתמשך , מתמשך , יציב , בר-קיימא , לא נלאה
永続的な , 永続的な , 永続的な , 安定した , 持続可能な , 疲れを知らない