- پایاپای
ویژگی معامله ای که با معاوضۀ جنس و بدون پول انجام می شود، داد و ستد جنسی، تهاتری
معنی پایاپای - جستجوی لغت در جدول جو
- پایاپای
تهاتر، پابپا، عمل دو کس یا دو کشور که طلب های خود را بجای وامهائی که بهم دارند حساب کنند، مبادله، هم بر:
لبی ز نان جنازه بگورکن ندهد
وگر بباید با مرده خفت پایاپای،
سوزنی
لبی ز نان جنازه بگورکن ندهد
وگر بباید با مرده خفت پایاپای،
سوزنی
- پایاپای
عمل دو کس یا دو کشور که طلبهای خود را بجای وامهایی که بهم دارند حساب کنند پابپا تهاتر، مبادله، هم بر: (لبی ز نان جنازه بگور کن ندهند و گر بباید با مرده خفت پایاپای) (سوزنی لغ)
- پایاپای
داد و ستد جنسی، معامله ای که در آن پول رد و بدل نشود
- پایاپای
مساوی
- پایاپای
پابه پا، تهاتر، تهاتری، مبادله، متبادل، هم بر
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جستجو، کاوش، جستجو و کاوش میان چیزهای پراکنده و درهم ریخته، درهم ریختگی، شورش، آشوب، برای مثال به فرّ و هیبت شمشیر تو قرار گرفت / زمانه ای که پرآشوب بود و پالاپال (دقیقی - ۱۰۳)
شوروغوغای ماتم زدگان: (مجلس عشرتت به هویاهوی گریه دشمنت به هایاهای) (انوری)
