جدول جو
جدول جو

معنی پایاپای

پایاپای
داد و ستد جنسی، معامله ای که در آن پول رد و بدل نشود
تصویری از پایاپای
تصویر پایاپای
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با پایاپای

پایاپای

پایاپای
عمل دو کس یا دو کشور که طلبهای خود را بجای وامهایی که بهم دارند حساب کنند پابپا تهاتر، مبادله، هم بر: (لبی ز نان جنازه بگور کن ندهند و گر بباید با مرده خفت پایاپای) (سوزنی لغ)
فرهنگ لغت هوشیار

پایاپای

پایاپای
ویژگی معامله ای که با معاوضۀ جنس و بدون پول انجام می شود، داد و ستد جنسی، تهاتری
پایاپای
فرهنگ فارسی عمید

پایاپای

پایاپای
تهاتُر، پابپا، عمل دو کس یا دو کشور که طلب های خود را بجای وامهائی که بهم دارند حساب کنند، مبادله، هم بَر:
لبی ز نان جنازه بگورکن ندهد
وگر بباید با مرده خفت پایاپای،
سوزنی
لغت نامه دهخدا

پالاپال

پالاپال
جستجو، کاوش، جستجو و کاوش میان چیزهای پراکنده و درهم ریخته، درهم ریختگی، شورش، آشوب، برای مِثال به فرّ و هیبت شمشیر تو قرار گرفت / زمانه ای که پرآشوب بود و پالاپال (دقیقی - ۱۰۳)
پالاپال
فرهنگ فارسی عمید