- پاکنامی
- نیکنامی خوشنامی حسن شهرت
معنی پاکنامی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نیک نامی
خوش نام، نیک نام
آطریلال
تزکیه
پاژنامه پازنامه پاچنامه
پاژنامه
گیاهی است که برگ آن به پنجه زاغ ماند و در بهار روید و آنرا در آشها و پلوها کنند رجل الطیر رجل الغراب قازایاغی اطریلال، قسمی از دوختن
عمل پاکدامن پاکی عفت عفاف
پاک، با عفاف، عفیف
پاک درونی پاک باطنی
پارسا عفیف
پارسایی
عمل پاکباز عمل آن کسی که هر چه دارد در قمار و عشق یا در هواهای دیگر دهد و از ناداشت نیندیشد، عشق پاک عشقی که با هوای نفس آمیخته نباشد
غازایاقی، گیاهی بیابانی با برگ هایی دراز و بریده شبیه پای کلاغ با گل هایی سفید، ارتفاعی درحدود ۳۰سانتی متر و تخم هایی ریز و تلخ مزه، به عنوان سبزی خوردن مصرف می شود
پای کلاغ، کلاغ پا، زغارچه، آطریلال، اطریلال، رجل الغراب
پای کلاغ، کلاغ پا، زغارچه، آطریلال، اطریلال، رجل الغراب
((کَ))
فرهنگ فارسی معین
گیاهی است که برگ آن به پنجه کلاغ می ماند و در بهار می روید و آن را در آش و پلو و مانند آن می ریزند، رجل الطیر، رجل الغراب، قازایاغی، قسمی دوختن که بیشتر در کنار دستمال و رومیزی و مانند آن به کار می رود
وارستگی، از خود گذشتگی
نیک نام، خوش نام
Clearance, Decontamination
Virtuousness
очистка , дезактивация
добродетельность
Räumung, Dekontamination
Tugendhaftigkeit
очищення , дезактивація
чеснота
oczyszczanie, dekontaminacja
cnotliwość
清理 , 去污
liquidação, descontaminação
virtuosidade
liquidazione, decontaminazione
virtuosità
liquidación, descontaminación