جدول جو
جدول جو

معنی پاکدامن - جستجوی لغت در جدول جو

پاکدامن
پاک، با عفاف، عفیف
تصویری از پاکدامن
تصویر پاکدامن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پاکدامنی
تصویر پاکدامنی
عمل پاکدامن پاکی عفت عفاف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاکدامنی
تصویر پاکدامنی
Virtuousness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
добродетельность
دیکشنری فارسی به روسی
পবিত্রতা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از پاکدامان
تصویر پاکدامان
پاک پاکجامه عفیف با عفاف خشک دامن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاک دامن
تصویر پاک دامن
نجیب، عفیف، پارسا، پاک جامه، برای مثال در حقّ من به دردکشی ظن بد مبر / کآلوده گشت جامه ولی پاک دامنم (حافظ - ۶۸۶)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پاک دامن
تصویر پاک دامن
((مَ))
برخوردار از پاکدامنی، نداشتن وضع یا کیفیت رفتارهای زشت و ننگین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پادامان
تصویر پادامان
آن قسمت از دامن که بزمین نزدیکتر است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پا داشن
تصویر پا داشن
سزا، جزا، پاداش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پا دادن
تصویر پا دادن
پیدا شدن موقع مناسب برای شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاکنامی
تصویر پاکنامی
نیکنامی خوشنامی حسن شهرت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاکجامه
تصویر پاکجامه
پارسا عفیف
فرهنگ لغت هوشیار
لنگ یا حوله و امثال آن که بعضی کارگران جلو دامن از کمر بزیر آویزند پیش بند پیشگیر، چرمی که آهنگران بر زانو گسترند و کار کنند تا جامه شان نسوزد: از آن درفش فریدون گرفت عالم را که پیشدامن آهنگر صفاها نیست. (سراجانقاش)، هریک از دو قسمت از دامن جلو لباس مقابل پس دامن، خادم پیشکار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پا دادن
تصویر پا دادن
کنایه از فرصت مناسب دست دادن، موقع مناسب برای کسی پیدا شدن که از آن بهره گیری کند، کسی را نیرو دادن و پشتیبانی کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پا دادن
تصویر پا دادن
((دَ))
کمک کردن، نیرو دادن
فرهنگ فارسی معین