- پاپیته
- گیاهی از تیره لوگانیها که بعضی از گونه هایش بشکل درختچه نیز میباشد. برگهایش بیضوی شکل و 3 تا 5 رگبرگ اصلی بمحاذات دمبرگ آن در طول برگ قرار دارد باقلای اجناز باقلای مسهل هندی
معنی پاپیته - جستجوی لغت در جدول جو
- پاپیته
- گیاهی از نوع باقلا با برگ های درشت بیضی که دانه های آن دارای مادۀ استریکنین است
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بنای دیوار و خانه ذ پی
پراکنده پاشیده. (پاچیله) مصحف (پاچیله)
دیگ دهن فراخ حلواپزان، دیگ (مطلقا)
شاهپرک، پروانه
عشقه
آنکه پای وی در قید باشد، محبوس دربند
قدیمی، ماضی
اصرار
پایزه
پاییزی مقابل بهاره: کشت پاییزه
اسم پاشیدن، پراگنده متفرق بر افشانده منثور، ریخته ریخته شده فرو ریخته
منسوب و مربوط بسال گذشته منسوب به پار پارسالین پارین: (که تقویم پارینه نایدبکار) (سعدی)، سال گذشته سال پیش پار، کهنه
اسم پالیدن، صاف شده خالصر شده صاف کرده
پاینده دایم باقی، پیوسته منسجم
تمیز، بی آلایش
تاراج شده غارت شده
ریخته شده، پراکنده شده
پاینده، پایدار، برقرار، پیوسته
پاس داشته، نگهبانی شده، لمس شده
صافی کرده، صافی شده، کاویده، جستجوشده
پاک، تمیز، کنایه از بی آلایش، صاف، صافی، بی غش
پاکیزه کردن: پاک کردن
پاکیزه کردن: پاک کردن
پارسالی، برای مثال گفتمت امسال شدی به ز پار / رو که همان احمد پارینه ای (سنائی۲ - ۴۹۴) ، سال گذشته، سال پیش، کهنه، دیرینه، قدیمی
مربوط به پاییز، مناسب برای پاییز مثلاً لباس پاییزه، زراعتی که حاصل آن در فصل پاییز به دست آید، ویژگی محصولاتی که در پاییز کشت می شود مثلاً کشت پاییزه
نپخته، پخته نشده، خام، کنایه از بی تجربه، نا آزموده
وسیله ای برای قرار دادن کاغذ نت نوازنده بر روی آن، پاینت
گیاهی با گل های سبز و میوۀ سیاه که به درخت و سایر اشیای مجاور خود می پیچد و بالا می رود، شاخه های آن به هر جا بچسبد ریشه های فرعی تولید می کند، عشقه، لوک، جلبوب، دارسج، ازفچ، غساک، لبلاب، نیژ، نویچ، بدسگان، سن، فژغند، فرغند
نمایشی متنوع شامل رقص، آواز، حرکات آکروباتیک و مانند آن ها
ربوده (بجلدی و چابکی)
هاون: (خایگان (جایگاه) تو چو کابیله شدست رنگ او چون کون پاتیله شدست) (طیان)، هر چیز که در آن غله کوبند (عموما)، هاون سنگی که عطاران در آن دار و کوبند دارکوب
ناخدای کشتی، کاپیتان
آنچه که پخته نشده طبخ نشده، نرسیده کال (میوه)، بی تجربه ناآزموده مقابل پخته
فرانسوی جور، گوناگونی، جور نما نمایش رنگارنگ گوناگونی تنوع. توضیح احتراز از استعمال این کلمه بیگانه اولی است، نمایشی متنوع و دارای بخشهای مجزا مانند: ساز و آواز کنسرت رقص و تاتر