در پی، پیرو پاپی بودن: پاپی شدن، کنایه از در پی کسی یا کاری بودن، کسی یا کاری را دنبال کردن، در امری اصرار ورزیدن پاپی شدن: کنایه از در پی کسی یا کاری بودن، کسی یا کاری را دنبال کردن، در امری اصرار ورزیدن
در پی، پیرو پاپی بودن: پاپی شدن، کنایه از در پی کسی یا کاری بودن، کسی یا کاری را دنبال کردن، در امری اصرار ورزیدن پاپی شدن: کنایه از در پی کسی یا کاری بودن، کسی یا کاری را دنبال کردن، در امری اصرار ورزیدن
مربوط به پارت مثلاً هنر پارتی، از قوم پارت، از مردم پارت مثلاً سرباز پارتی، زبان پهلوی اشکانی محموله، شخص صاحب نفوذی که در جایی به نفع کسی کاری می کند و یا از نفوذ او استفاده می شود نوعی مهمانی به سبک غربی همراه با رقص و موسیقی که معمولاً با حضور جوانان برگزار می شود
مربوط به پارت مثلاً هنر پارتی، از قوم پارت، از مردم پارت مثلاً سرباز پارتی، زبان پهلوی اشکانی محموله، شخص صاحب نفوذی که در جایی به نفع کسی کاری می کند و یا از نفوذ او استفاده می شود نوعی مهمانی به سبک غربی همراه با رقص و موسیقی که معمولاً با حضور جوانان برگزار می شود
رودخانه ای است در هند از شعب رود ’کوکره’ که به رود بزرگ گنگ در هندوستان میریزد و از کوههای هیمالیا سرچشمه میگیرد، ابتدا بجنوب غربی و بعد به شمال غربی و سرانجام بسوی جنوب شرقی جریان می یابد، مسیر آن 650 هزارگز است که پس از طی این مسیر به رود ’کوکره’ میریزد، (قاموس الاعلام ترکی)
رودخانه ای است در هند از شعب رود ’کوکره’ که به رود بزرگ گنگ در هندوستان میریزد و از کوههای هیمالیا سرچشمه میگیرد، ابتدا بجنوب غربی و بعد به شمال غربی و سرانجام بسوی جنوب شرقی جریان می یابد، مسیر آن 650 هزارگز است که پس از طی این مسیر به رود ’کوکره’ میریزد، (قاموس الاعلام ترکی)
نهری است در هندوستان که از جبال کندوانه سرچشمه میگیرد و خطۀ کندیش را از خطۀ برار جدا ساخته آنگاه داخل گجرات گردد و از وسط دو شهر برهانپور و سورت عبور می کند و بعد از طی مسافت 800 هزار گز وارد بحر عمان می شود، و دو نهر بورنه و کیرنه از آن منشعب می گردند، (قاموس الاعلام ترکی)
نهری است در هندوستان که از جبال کندوانه سرچشمه میگیرد و خطۀ کندیش را از خطۀ برار جدا ساخته آنگاه داخل گجرات گردد و از وسط دو شهر برهانپور و سورت عبور می کند و بعد از طی مسافت 800 هزار گز وارد بحر عمان می شود، و دو نهر بورنه و کیرنه از آن منشعب می گردند، (قاموس الاعلام ترکی)
منسوب به قوم پارت، از اقوام ایرانی ساکن شمال و شمال شرقی. این قوم به دلیری و جنگاوری مشهور بودند چنان که برخی زبان شناسان واژه «پارتیزان» را برگرفته از نام این قوم می دانند
منسوب به قوم پارت، از اقوام ایرانی ساکن شمال و شمال شرقی. این قوم به دلیری و جنگاوری مشهور بودند چنان که برخی زبان شناسان واژه «پارتیزان» را برگرفته از نام این قوم می دانند