معنی پاوپر - جستجوی لغت در جدول جو
پاوپر
توانایی قدرت تاب طاقت
توانایی قدرت تاب طاقت
تصویر پاوپر
فرهنگ لغت هوشیار
پاوپر
((وُ پَ))
توانایی، قدرت، تاب، طاقت
توانایی، قدرت، تاب، طاقت
تصویر پاوپر
فرهنگ فارسی معین
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر پاسپر
پاسپر
پاسپار
پاسپار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر پروپر
پروپر
صدای پریدن گنجشک و مانند آن
صدای پریدن گنجشک و مانند آن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر پاسپر
پاسپر
پاسپار، پایمال شده، لگدمال شده، لگدکوب، پامال
پاسپار، پایمال شده، لگدمال شده، لگدکوب، پامال
فرهنگ فارسی عمید