آب، ماده ای مایع، بی طعم، بی بو و مرکب از اکسیژن و هیدروژن با فرمول شیمیایی h۲o که در طبیعت به مقدار زیاد موجود است و سه ربع روی زمین را فراگرفته، در صد درجۀ سانتی گراد جوش می آید و در صفر درجۀ سانتی گراد منجمد می شود برای مثال نه در آن معده ریزه ای میده / نه در آن دیده قطره ای پانی (سنائی - لغت نامه - پانی)
آب، ماده ای مایع، بی طعم، بی بو و مرکب از اکسیژن و هیدروژن با فرمول شیمیایی h۲o که در طبیعت به مقدار زیاد موجود است و سه ربع روی زمین را فراگرفته، در صد درجۀ سانتی گراد جوش می آید و در صفر درجۀ سانتی گراد منجمد می شود برای مِثال نه در آن معده ریزه ای میده / نه در آن دیده قطره ای پانی (سنائی - لغت نامه - پانی)
اوگوست ژان ماری، یکی از رجال سیاست و کاشف فرانسوی که قسمتی بزرگ از هندوچین را کشف و بفرانسه ضمیمه کرد، مولد وی به دینان بسال 1847م، / 1263هجری قمری و وفات در سنۀ 1925م، 1343/ هجری قمری است
اوگوست ژان ماری، یکی از رجال سیاست و کاشف فرانسوی که قسمتی بزرگ از هندوچین را کشف و بفرانسه ضمیمه کرد، مولد وی به دینان بسال 1847م، / 1263هجری قمری و وفات در سنۀ 1925م، 1343/ هجری قمری است
سلسلۀ جبالی است به جنوب هندوستان در ایالت مادوره از مملکت تروان کور در ده درجه تا ده درجه و پانزده دقیقۀ عرض شمالی و هفتاد و پنج درجه تا هفتاد و پنج درجه و سی و پنج دقیقه طول شرقی و بلندترین قلۀ آن 2600 گز ارتفاع دارد و قصبه ای نیز در دامنۀ این کوه بهمین نام هست با 12800 تن سکنه
سلسلۀ جبالی است به جنوب هندوستان در ایالت مادوره از مملکت تروان کور در ده درجه تا ده درجه و پانزده دقیقۀ عرض شمالی و هفتاد و پنج درجه تا هفتاد و پنج درجه و سی و پنج دقیقه طول شرقی و بلندترین قلۀ آن 2600 گز ارتفاع دارد و قصبه ای نیز در دامنۀ این کوه بهمین نام هست با 12800 تن سکنه
بندی که بر پای نهند. بندی باشد که در پای گناهکاران و مجرمان گذارند. (برهان). مطلق بندی که بر پای گناهکاران نهند و پابند مغیر آن است نه لغتی در آن. (رشیدی). پابند. کند. کنده. زنجیر. زاولانه: ایزد ما را و شما را نگاهدارد از غلها و باوندهای جهل و نادانی. (کشف ا) : عدو را از تو بهره غل ّ و پاوند ولی را از تو بهره تاج و پرگر. دقیقی
بندی که بر پای نهند. بندی باشد که در پای گناهکاران و مجرمان گذارند. (برهان). مطلق بندی که بر پای گناهکاران نهند و پابند مغیر آن است نه لغتی در آن. (رشیدی). پابند. کند. کنده. زنجیر. زاولانه: ایزد ما را و شما را نگاهدارد از غلها و باوندهای جهل و نادانی. (کشف اِ) : عدو را از تو بهره غل ّ و پاوند ولی را از تو بهره تاج و پرگر. دقیقی
چچ. آلتی چوبین چون پنجۀ انسان با دستۀ بلندکه در خرمن ها بدان غله برافشانند و کاه از دانه جدا کنند. پتنی. غله برافشان. و در لهجۀ شهمیرزاد (دیهی بر چهارفرسنگی شمال شرقی سمنان) ، هشتالم. پنجه. شنه، سینی چوبین بر گونۀ برهونی که غله بدان افشانند. غله برافشان. دانه برافشان. پرپاش
چَچ. آلتی چوبین چون پنجۀ انسان با دستۀ بلندکه در خرمن ها بدان غله برافشانند و کاه از دانه جدا کنند. پَتِنی. غله برافشان. و در لهجۀ شهمیرزاد (دیهی بر چهارفرسنگی شمال شرقی سمنان) ، هشتالَم. پنجه. شَنَه، سینی چوبین بر گونۀ برهونی که غله بدان افشانند. غله برافشان. دانه برافشان. پرپاش
نیکلا. روحانی فرانسوی و کشیش آلث. مولد در 1597م. / 1005 هجری قمری در پاریس و وفات در 1677م. / 1087 هجری قمری وی به تقدس مشهور ولی بر اثر دوستی با ژان سنیست ها مورد شک و ظن دربار پاپ گشت. برادرزادۀ او اتین مردی ادیب بود. مولد بسال 1632م. 1041/ هجری قمری در پاریس و وفات در سنۀ 1705م. 1116/ ه. ق
نیکلا. روحانی فرانسوی و کشیش آلِث. مولد در 1597م. / 1005 هجری قمری در پاریس و وفات در 1677م. / 1087 هجری قمری وی به تقدس مشهور ولی بر اثر دوستی با ژان سِنیست ها مورد شک و ظن دربار پاپ گشت. برادرزادۀ او اتین مردی ادیب بود. مولد بسال 1632م. 1041/ هجری قمری در پاریس و وفات در سنۀ 1705م. 1116/ هَ. ق
ناحیه ای از اروپا در قدیم میان دانوب از شمال و ایلّیری از جنوب و رودهای دراو و ساو آنرا مشروب میکند. اهالی این ناحیه را قیصر و اوغسطس به اطاعت روم درآوردند
ناحیه ای از اروپا در قدیم میان دانوب از شمال و ایلّیری از جنوب و رودهای دراو و ساو آنرا مشروب میکند. اهالی این ناحیه را قیصر و اوغسطس به اطاعت روم درآوردند