جدول جو
جدول جو

معنی پاولوسک - جستجوی لغت در جدول جو

پاولوسک
(لُ وْ)
شهری به روسیه بر ساحل رود دن دارای 7300 تن سکنه و آن مرکز ناحیه ای است دارای 180000 تن سکنه
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کالوسک
تصویر کالوسک
باقلا، دانه ای خوراکی و کمی بزرگ تر از لوبیا که درون غلاف سبزی جا دارد، باقلی، کوسک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پالوس
تصویر پالوس
بالوس، کافوری که آن را با چیزی شبیه کافور مخلوط کرده باشند، کافور مغشوش
فرهنگ فارسی عمید
نام طایفه ای که در گذشته در حوالی بحر خزر سکنی داشته اند، (التدوین)
لغت نامه دهخدا
قریه ای به شش فرسنگی جنوب جشنیان. (فارسنامه)
لغت نامه دهخدا
باقلا را گویند، (برهان) (شعوری ج 2 ورق 248)، به فارسی باقلی است، (فهرست مخزن الادویه)، فول، باقالی، باقلی
لغت نامه دهخدا
(اُ لُ)
قبیله و طایفه و جماعت. (آنندراج). خاندان. دوده. ایل. (یادداشت مؤلف). رجوع به تاریخ غازان شود، قدماء
لغت نامه دهخدا
(پِ رُ لُ)
نام دو شهر در آسیای روسیه: یکی حکومت نشین کل ناحیۀ استپ در کنار نهر ’ایشیم’ دارای 15220 تن جمعیت و مرکز ناحیه ای دارای 103000 تن سکنه. دیگر شهری در مشرق سیبریه در ساحل شرقی شبه جزیره کامچاتکا دارای 500 تن سکنه و این شهر بندری مستحکم است ولکن در قسمت اعظم از سال یخبندان میباشد و قسمتی از آن رابحریه انگلیس و فرانسه در سال 1855م. خراب کردند
نام چندین شهر در روسیه از جمله شهرکی در ناحیۀ یکاترینسلاو دارای 5000 تن جمعیت و شهرکی در ناحیۀ ورنژ دارای 5000 تن سکنه. و شهرکی در ناحیۀ خارکف و شهرکی دیگر در ناحیۀ ترید
لغت نامه دهخدا
تصویری از طاووسک
تصویر طاووسک
توروسک از پرندگان (گویش گیلکی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کالوسک
تصویر کالوسک
باق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پالوس
تصویر پالوس
کافور مغشوش پالوس بالوس بالوش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اولوس
تصویر اولوس
سفید (اسب) : (چنین گویند که از چار پایان هیچ صورت نیکوتر از اسب نیست چه وی شاه همه چهار پایان چرنده است... و گویند آن فریشته که گردون آفتاب کشد بصورت اسبیست الوس نام) (نوروزنامه 2- 51)
فرهنگ لغت هوشیار
نوعی گیاه یا گل های زرد
فرهنگ گویش مازندرانی
تکه ای از پوست پشم دار گوسفند به اندازه ی سکه ی دو ریالی
فرهنگ گویش مازندرانی
کاسه ی کوچک
فرهنگ گویش مازندرانی