جدول جو
جدول جو

معنی پاوری - جستجوی لغت در جدول جو

پاوری
نام محلی کنار راه کرمانشاه و نوسود میان بالکل و سیوه نان در 31000 گزی کرمانشاه
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پادری
تصویر پادری
کشیش، عالم روحانی مسیحی، مبلّغ مسیحی. پادریان در زمان های قدیم در ایران تبلیغات بسیار برای مسیحیت کرده اند و کتاب هایی هم در رد اسلام نوشته اند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ساوری
تصویر ساوری
باج وساو که از مردم می گرفتند، آنچه به رسم هدیه وپیشکش یا در ازای خدمت دریافت می کرده اند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پاورقی
تصویر پاورقی
شرح و تفسیری که در پایین صفحۀ کتاب نوشته شود، داستانی که در پایین صفحۀ روزنامه چاپ شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پادری
تصویر پادری
پارچه یا فرشی که در میان دربند اتاق بیندازند، سنگی که پای در بگذارند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از داوری
تصویر داوری
قضاوت و انصاف دربارۀ نزاع و کشمکش و مرافعۀ دو یا چند تن، در ورزش شغل و عمل داور، شکایت، محاکمه، جدل، نزاع، تضاد، مخالفت، اختلاف، مغالطه، قضیه، کار، بحث، سخن
فرهنگ فارسی عمید
فرشی که پای در میاندازند، سنگی که پهلوی در میگذارند تا باد در را حرکت ندهد. کشیش و مبلغ مسیحی. در ایران چند پادری مشهورند که کتبی بر رد اسلام نوشته اند و علمای ایران نیز کتبی در رد ایشان تالیف کرده اند از آن جمله میرزا کریم خان و پسر او حاج محمد کریم خان رسایلی در رد پا دریان نوشته اند: (در این اوقات که پادریان عظام فر آنتونی و فر کلیستو و فرجو آن... بدینجا آمده بودند) (نامه شاه عباس کبیر به پاپ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاورقی
تصویر پاورقی
شرحی که در پائین صفحه کتاب نوشته شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زاوری
تصویر زاوری
خدمتکاری بخدمت
فرهنگ لغت هوشیار
مغولی شاگردانه (انعام)، باژ باج، ره آورد پیشکش انعامی که در ازای خدمت دهند، باج و خراج، هدیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از داوری
تصویر داوری
اجرای حکمی که خداوند عالم در روز جزا بر مردمان خواهد فرمود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یاوری
تصویر یاوری
عمل وشغل یاور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاورقی
تصویر پاورقی
آن چه در پایین صفحه نوشته شود، نوشته، قصه ای که در چند شماره پیاپی یک روزنامه یا مجله منتشر شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ساوری
تصویر ساوری
((وَ))
باج و خراج
فرهنگ فارسی معین
تصویری از داوری
تصویر داوری
قضاوت کردن، شکایت کردن، ستیزه، جنگ، واقعه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پادری
تصویر پادری
((دُ))
کشیش و مبلغ مسیحی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پادری
تصویر پادری
((دَ))
فرشی که پای در می اندازند، سنگی که پای در می گذارند تا باد در را نبندد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پاورقی
تصویر پاورقی
زیرنویس
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از داوری
تصویر داوری
حکمیت، قضاوت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از داوری
تصویر داوری
Adjudication, Arbitration
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از داوری
تصویر داوری
adjudication, arbitrage
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از داوری
تصویر داوری
裁定 , 仲裁
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از داوری
تصویر داوری
פסיקה , בּוֹרוּת
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از داوری
تصویر داوری
निर्णय , मध्यस्थता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از داوری
تصویر داوری
keputusan, arbitrase
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از داوری
تصویر داوری
uitspraak, arbitrage
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از داوری
تصویر داوری
adjudicação, arbitragem
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از داوری
تصویر داوری
adjudicación, arbitraje
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از داوری
تصویر داوری
giudizio, arbitrato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از داوری
تصویر داوری
裁决 , 仲裁
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از داوری
تصویر داوری
orzeczenie, arbitraż
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از داوری
تصویر داوری
судове рішення , арбітраж
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از داوری
تصویر داوری
Entscheidung, Schlichtung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از داوری
تصویر داوری
вынесение решения , арбитраж
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از داوری
تصویر داوری
판결 , 중재
دیکشنری فارسی به کره ای