پاسیو اسپانیولی باغک، در گاهی مهتابی بوریای فقر در مهتابی ام افتاده است فرشی از خاکستر سنجابی ام افتاده استاسپانیولی باغک، در گاهی مهتابی بوریای فقر در مهتابی ام افتاده است فرشی از خاکستر سنجابی ام افتاده است فرهنگ لغت هوشیار
پاسیو ((یُ)) حیاط خلوت، نورگیر، بخشی از آپارتمان به صورت باغچه یا گلخانهحیاط خلوت، نورگیر، بخشی از آپارتمان به صورت باغچه یا گلخانه تصویر پاسیو فرهنگ فارسی معین