- پاسگزاری
- شکر حقگزاری
معنی پاسگزاری - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
شکرگزاری، تشکر، شکرگذاری
سپاسداری
شکرگزاری، تشکر
Thankfulness
благодарность
Dankbarkeit
вдячність
wdzięczność
gratidão
gratitudine
gratitud
reconnaissance
dankbaarheid
rasa syukur
תוֹדָה
shukrani
ความขอบคุณ
কৃতজ্ঞতা
شکرگزاری
شکور شاکر شکر گزار حقگزار
آژانس، اجرا، نصب
ممنونم
ممنون، متشکر
امتنان، شکرگذاری
بده بستان یا پاس کاری، به تاثیر گذاری یا تاثیر پذیری دو بازیگر از بازی یکدیگر گفته می شود. نمونه معروف آن سکانس کافه با بازی رابرت دنیرو و آل پاچینو در فیلم مخمصه (Heat) به کارگردانی مایکل مان که تکنیک بازیگری متفاوت و بده بستان این دو بازیگر توانا در آن سکانس خاطره انگیز و آموزشی می شود.
شاکر حق شناس شکر گذار، منت پذیر
اجرای کار، عاملی ماموریت، یاری معاونت در اجرای امری: (ای پهلوان دانیم که (بسیار) از جوانمردان در آن کوچه هلاک شدند و سمک بود که ما را کار گزاری میکرد. ) (سمک عیار 121: 1)، شغل و مقام کار گزار توضیح در عهد قاجاریه بدین معنی غالبا} کار گذاری {مینوشتند، بنگاهی که معاملات مردم را از خرید و فروش خانه ملک اتومبیل و غیره یا تهیه خدمتگزار و غیره بعهده گیرد و ازین بابت حقی ستاند