جدول جو
جدول جو

معنی پاری - جستجوی لغت در جدول جو

پاری
مددکار که در کار کسی مردانه درآید، (غیاث اللغات)
لغت نامه دهخدا
پاری
ویلیام ادوار، دریانورد انگلیسی، مولد بسال 1790 میلادی مطابق با 1204 هجری قمری در باث و وفات در سنۀ 1855م، مطابق با 1271 هجری قمری وی اکتشافات جغرافیائی بسیاری در نواحی شمالی کرد و از آن جمله جزیره ملویل و تنگۀ ولینگتون را او کشف کرده است
لوئی فیلیپ آلبر درلئان کنت د، نوادۀ لوئی فیلیپ پادشاه فرانسه مولد او پاریس بسال 1838م، 1253/ هجری قمری و وفات در سنۀ 1894م، 1311/ هجری قمری
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ماری
تصویر ماری
(دخترانه)
فرانسه از عبری، مریم
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پارس
تصویر پارس
(پسرانه)
نام قومی از اقوام آریایی که در قسمت جنوبی ایران سکونت کرده بودند، نام ناحیه ای که قوم پارس درآنجا سکونت کرده بودند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پارین
تصویر پارین
پارینه، پارسالی، سال گذشته، سال پیش، کهنه، دیرینه، قدیمی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پاریز
تصویر پاریز
پاییز، از فصول چهارگانۀ سال که شامل ماه های مهر، آبان و آذر است، برگ ریزان، خزان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سپاری
تصویر سپاری
ساقه ای که خوشه بر سر آن قرار دارد، ساقۀ گندم یا جو، خوشه
فرهنگ فارسی عمید
خلیج پاریا خلیجی عمیق در سواحل ونزوئلا، میان شبه جزیره باریک و کوهستانی پاریا در شمال و دلتای اورنوک در جنوب و مدخل آنرا جزیره تری نیه مسدود کرده است و تنها بوسیلۀ دو تنگه بنام دراگوس و سیرپس به اقیانوس می پیوندد
لغت نامه دهخدا
(سِ)
ساق گندم و جو و آن علفی باشد میان خالی که به خوشۀ گندم پیوسته است، خوشۀ گندم و جو. (برهان). بهندی فوفل باشد و آن چیزی است شبیه بفندق و درهندوستان با برگی که آن را پان گویند خورند. (برهان) (آنندراج). بهندی فوفل است. (تحفۀ حکیم مؤمن).
- سپاری زار، مجله. الحصیده و الجذامه. بن سپاری که در زمین بمانده باشد. (السامی فی الاسامی)
لغت نامه دهخدا
طبقۀ پاریا، پارا، بیرون از ...) و معنی ترکیبی آن بیرون از طبقه است، در آئین برهمائی پاریا به کسانی اطلاق میشود که از طبقات هندی خارج باشند و بعبارت دیگر پاریا یعنی افرادی محروم از تمام حقوق دینی واجتماعی خواه از طریق نژادی و خواه از طریق طرد آنان از جامعۀ برهمنی، بنابر قوانین قدیمۀ برهمائیان طبقات مطروده به سه دسته تقسیم میشوند: نخست طبقۀ ’آبهی ساستهاس’ یعنی به نفرینان، (ملاعین)، و این گروه کسانی هستند که بر اثر ارتکاب گناهان بزرگ از طبقات هندی طرد شده اند، دوم دستۀ ’وراتیاس’ یعنی مطرودین از مذهب، تکفیرشدگان، و اینان کسانی باشند که بر اثر مجری نداشتن قواعد و قوانین و مراسم دینی خاصه سرباز زدن از دستورهای ودا بدین عقوبت دچار گشته اند، سوم: دستۀ ’اپسداس’ یعنی مطرودین و راندگان علی الاطلاق و اینان کسانی اند که از وصلت نامشروع و یا از نسل ملعونان و گناهکاران زاده اند، از دو دستۀ اول ممکن است اشخاصی پس از توبت و انابت به طبقات اصلی اجتماعی و دینی خود بازگردند ولی دستۀ سوم به هیچ روی قابل عفو و بخشایش نیستند، پاریاها در عقیدۀ هندوان مردمی پلید و نجسند چنانکه لمس و مس ّ آنان موجب ناپاکی و پلیدی شود و بهمین سبب ناگزیر بیرون از شهرها و دهکده ها زندگی کنند و برای تحصیل اسباب معیشت بکارهای پست و منفور که افراد دیگر طبقات اجتماعی از آنها بیزارند، تن دردهند
لغت نامه دهخدا
بلوکی از ناحیۀ سیرجان و پاریز در ایالت کرمان، ونام مرکز آن نیز پاریز است واقع در شمال رمل آباد
لغت نامه دهخدا
فرانسوا د، کشیش ژانسنیست (پیرو ژان سینوس) که با اعمال عجیب وخارق العاده ای که کنوولسیونرها بر مزار او در قبرستان سن منار انجام می کردند شهرت یافته است، مولد بسال 1690م، 1017/ هجری قمری و وفات در 1727م، 1139/ هجری قمری
گاستون، پسر پلن پاریس دانشمند فقه اللغه که او را نیز مانند پدر آثار مهمی در باب شعر قرون وسطی است، مولد در آونه بسال 1839م، 1254/ هجری قمری و وفات در 1903م، 1320/ هجری قمری
پسر دوم پریام و هکوب شوهر ادنون و فریبندۀ هلن زن مه نه لاس و بنابر اساطیر یونانی اوست که سیب نفاق را به ونوس دادو موجب کینۀ ژونون و می نرو نسبت به شهر تروا شد
فرانسوا ادمن، امیرالبحر و دانشمند فرانسوی، مولد بسال 1806م، / 1220هجری قمری در برست و وفات در 1893م، / 1310 هجری قمری
ماتی یو، کشیش انگلیسی از پیروان سن بنوا، وی مؤلف ’وقایعنامۀ بزرگ انگلستان’ است، وفات بسال 1259م، / 656 هجری قمری
لغت نامه دهخدا
شهر معروف و پایتخت کشور فرانسه بر ساحل رود سن بفاصله قلیلی از ملتقای سن با مارن، کرسی ایالت سن و مرکز حکومت فرانسه و اسقف نشین آن، دارای دیوان کشور و انستیتو، ادارات و وزارتخانه های فرانسه در آنجا متمرکز است و مرکز تلاقی کلیۀ راه آهنها و خطوط تلگرافی کشور میباشد و بواسطۀ قلاع اطراف در نوع خود بی نظیر است، موزه های هنرهای متنوعه و علوم و فنون، دانشکده ها و مدارس عالیه، کتابخانه ها و ادارۀ ضبط اسناد عمومی، بانک فرانسه، بانک رهنی و استقراضی و دیگر مؤسسات عمومی بدانجاست، صنایع آن از جهت تنوع بسیار جالب توجه و از حیث کیفیت و اصالت و زیبائی قابل اهمیت میباشد از قبیل جواهرسازی، بازیچه های کودکان، دوخت البسه ازهر نوع، مد، پوست حیوانات، اشیاء صنعتی خاص و جز آن، پاریس مرکز هنرها و یکی از وسیعترین و غنی ترین و زیباترین شهرهای عالم و پس از لندن در اروپا از جملۀ بلاد پرجمعیت تر و پس از رم در کثرت و هم زیبائی ابنیۀ عالی مقام اول را حائز است، از مهمترین ابنیۀ آن: لوور، پاله روایال، انوالید، بورس، نوتردام، پانته ئون، مادلن، ستون و اندم، ترکادرو، شهرداری، طاق نصرت کارّوسل، طاق نصرت اتوال، دروازۀ سن دنیس، دروازۀ سن مارتن و جز آن، جمعیت پاریس نزدیک سه میلیون میباشد، در عهد سزار محوطه ای از پاریس که بعدها نوتردام در آن بنا شد ’لوتس’ نام داشت و ساکنان آن پاریزی ئی خوانده میشدند و همین نام است که بعدها به پایتخت فرانسه داده شد، پاریزی ئیان در برابر فرماندهان سزار در حدود سال 52 قبل از میلاد سخت مقاومت کرده اند، لوتس اندک اندک در سواحل سن وسعت یافت و در سال 451 میلادی سنت ژنویو آنرا از هجوم قبایل خونخوار هون محفوظ داشت، این شهر که بتدریج بنام پاریزی ئی ها بجای لوتس به پاریس شهرت یافته بود پایتخت کلوویس و بعد بدست نرمان ها خراب شد اهالی آن در سال 885م، 271/ بر هجری قمری نرمانها قیام کردند و 13 ماه در محاصره بودند، پاریس بعهد فیلیپ اوگوست آبادتر از پیش شد و اصلاحاتی در آن صورت گرفت، از آن جمله حصار استواری گرد آن برآوردند و این حصار در قرن چهاردهم و باز در دورۀ سلطنت لوئی سیزدهم بزرگتر شد، از میان پادشاهان فرانسه سن لوئی و شارل پنجم و فرانسوای اول و لوئی دوازدهم، به یاری ذوق سلیم و توجه کامل خود در زیبائی و تزیین پاریس بیش از دیگران شرکت کرده اند، لوئی چهاردهم ساختمانهای زیبای بسیار در این شهر ایجاد کرد و لوئی فیلیپ و ناپلئون سوم نیز در این راه بسی کوشیده اند، در سال 1814م، 1229/ هجری قمری متفقین به پاریس وارد شدند و در 1815م، 1230/ هجری قمری پروسیان و انگلیسیان بر آن دست یافتند، در سال 1856م، 1272/ هجری قمری معاهدۀ پاریس جنگ کریمه را پایان بخشید، در سالهای 1870- 1871م، / 1286- 1287 هجری قمری محاصرۀ پاریس و واقعۀ کمرّن روی داد، در جنگ جهانگیر اول 1914-1918م، / 1332-1336 هجری قمری پاریس دو بار مورد تهدید آلمانیان قرار گرفت یک بار در سال 1914م، پیش ازنخستین جنگ مارن و یک بار در بهار 1918 که آلمانیان آنرا با هواپیما و توپهای دورزن بمباران کردند، حصار مستحکم قدیمی پاریس از سال 1921م، / 1339 هجری قمری به بعد ویران شد، و در سال 1940 پس از شکست قوای فرانسه از آلمان بدست سپاهیان آلمان افتاد و در 1945م، به نیروی سپاهیان فرانسه امریکا و انگلیس رهائی یافت
لغت نامه دهخدا
پارینه، منسوب بسال گذشته، پارسالین:
گاو آمد و خورد دفتر پارین را،
ظهوری،
خرقۀ پارین ترا بکار نیاید
کوه موقر کجا و کاه محقر،
قاآنی
لغت نامه دهخدا
بیاء مجهول و گاه برای رعایت قافیه بیای معروف نیز خوانند، (غیاث). ممال ادبار، بمعنی منحوس، نحوست، بدبختی و غیره. رجوع به ادبار شود:
در جهان چندانکه خواهی بیشمار
نیستی و محنت و ادبیر هست.
انوری.
نی پدر از نصح کنعان سیر شد
نی دمی در گوش آن ادبیر شد.
مولوی.
میخورد از غیب بر سر زخم او
از شکست توبه آن ادبیرجو.
مولوی.
که منه این سر مر این سرزیر را
هین مکن سجده مر این ادبیر را.
مولوی
لغت نامه دهخدا
تصویری از پارت
تصویر پارت
پرنده ای حلال گوشت اندازه کبک که دارای منقار دراز است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پانی
تصویر پانی
آب: (نه در آن معده ریزه ای مانده نه در آن دیده قطره ای پانی) (سنائی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پارسی
تصویر پارسی
اهل پارس، فارسی، زبان مردم ایران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پارک
تصویر پارک
محوطه درخت دار، باغ مشجر انگلیسی پردیس پردیسه، ایستمانی
فرهنگ لغت هوشیار
دریدگی کهنگی انخراق، جزئیت جز بودن، قحبگی. گودالی که در آن آبهای ناپاک گرد آید از آب حمام مطبخ سرای غسلخانه و جز آن گنداب مرداب منجلاب، خندق گونه ای که برگرد شهر برای گرد آمدن آبهای آلوده می ساختند، مزبله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پارو
تصویر پارو
آلتی چوبین که با آن برف می روبند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاره
تصویر پاره
رقعه، وصله، هر چیز بریده و شکافته، رشوه
فرهنگ لغت هوشیار
گیاهی از تیره اسفناجیان که جزو دسته چغندر است و مانند آن در ریشه اش مواد غذایی اندوخته میکند سلق پاژو سلیقه. سلقی
فرهنگ لغت هوشیار
فرشی که پای در میاندازند، سنگی که پهلوی در میگذارند تا باد در را حرکت ندهد. کشیش و مبلغ مسیحی. در ایران چند پادری مشهورند که کتبی بر رد اسلام نوشته اند و علمای ایران نیز کتبی در رد ایشان تالیف کرده اند از آن جمله میرزا کریم خان و پسر او حاج محمد کریم خان رسایلی در رد پا دریان نوشته اند: (در این اوقات که پادریان عظام فر آنتونی و فر کلیستو و فرجو آن... بدینجا آمده بودند) (نامه شاه عباس کبیر به پاپ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پارس
تصویر پارس
آواز سگ، عوعو، هفهف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پارتی
تصویر پارتی
جمعیت، حزب، فرقه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پارچ
تصویر پارچ
ظرف آبخوری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پارین
تصویر پارین
پارینه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سپاری
تصویر سپاری
ساقه ای که خوشه بر سر آن قرار دارد ساق خوشه گندم جل
فرهنگ لغت هوشیار
خدای نیکخواه آفریدگار نیکخواست و بالاخره بمقتضای مبرم اجل گرفتار آمده درمکه شریفه ودیعت حیات بمقتاضی اجل سپرد. بالاخره باستمالت محمد علی خان و غیره بازگشته بخدمت پادشاه آمد. توضیح این کلمه باین صورت در عربی نیامده و اخره بمعنی کندی و بطء است و بالاخره ظاهرا منحوتی است از یکی از دو صورت ذیل: جاء باخره وماعرفته الا باخره اخیرا (اقرب المورد) جاء اخیرا واخرا و اخریا و آخریا وباخره ای آخر کل شی (ذیل اقرب المورد لسان العرب) بهر حال گروهی (بالاخره) را جزو علطهای مشهور شمرده اند (ولی صاحب معیار اللغه در ضمن ضبط اوزان مختلف کلمه بالاخره را نیز ذکر کرده است. بجای این کلمه می توان آخر الامر و مانند آنها را بکار برد. خالق، پروردگار، خدا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پارس
تصویر پارس
فارس
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پارسی
تصویر پارسی
فارسی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پاره
تصویر پاره
قسمت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از جاری
تصویر جاری
روان
فرهنگ واژه فارسی سره
پیراز سال، دو سال گذشته، واژه ی پار و پیراز در نقاط مختلف
فرهنگ گویش مازندرانی