- ویولونیست
کسی که ویولون می نوازد، ویلون زن
معنی ویولونیست - جستجوی لغت در جدول جو
- ویولونیست(یُ لُ)
ویولون زن. ماهر در نواختن ویولون. رجوع به ویولون زن شود
- ویولونیست
فرانسوی از ریشه ایتالیایی زهبارنواز کمانچه زن
- ویولونیست
عازف الكمان
- ویولونیست
Violinist
- ویولونیست
violoniste
- ویولونیست
violinista
- ویولونیست
כַּנָּר
- ویولونیست
violinista
- ویولونیست
وائلون نواز
- ویولونیست
นักไวโอลิน
- ویولونیست
pemain biola
- ویولونیست
小提琴家
- ویولونیست
バイオリニスト
- ویولونیست
skrzypek
- ویولونیست
mpiga kinanda
- ویولونیست
kemancı
- ویولونیست
বেহালাবাদক
- ویولونیست
वायलिन वादक
- ویولونیست
violinista
- ویولونیست
Geiger
- ویولونیست
violist
- ویولونیست
скрипаль
- ویولونیست
скрипач
- ویولونیست
바이올리니스트
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ویولون بزرگ که هنگام نواختن ته آن را بر زمین می گذارند و نوازنده در حالت نشسته می نوازد
(یُ لُنْ سِ)
لغت نامه دهخدا
از سازهای آرشه ای که به هیأت ویولون ولی از آن بزرگتر است و به هنگام نواختن ته آن در روی زمین قرار می گیرد و آن را مانند کمانچه می نوازند. صدای ویولون سل یک اکتاو بم تر از صدای ویولاست. (فرهنگ فارسی معین)
ایتالیایی زهبارپایه دار از سازهای آرشه یی که بهیئت ویولون ولی از آن بزرگتر است و بهنگام نواختن ته آن در روی زمین قرار میگیرد و آنرا مانند کمانچه مینوازند. صدای ویولون سل یک اکتاو بم تر از صدای ویولاست
((~. س))
فرهنگ فارسی معین
از سازهای آرشه ای که به شکل ویولون ولی از آن بزرگتر است و به هنگام نواختن ته آن را روی زمین قرار دهند و آن را مانند کمانچه می نوازند