- ویلا
- خانۀ ییلاقی، خانۀ حیاط دار
معنی ویلا - جستجوی لغت در جدول جو
- ویلا
- فرانسوی فروار (خانه تابستانی بود بر بالا) آن کن که بدین وقت همی کردی هر سال خزپوش وبه کاشانه رو از صفه فروار (رودکی) خانه ییلاقی زیبا
- ویلا
- خانه ییلاقی، خانه ای که معمولاً دارای باغ و باغچه باشد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سرگردان، آشفته، گمراه، سرگشته، در به در
کاری که اول و آخر آن انجام شود و وسط انجام نمی گردد طفره، سرگردان سر گشته، بیکار و بیعار
سریانی برتاشک از گیاهان بوی مادران
متعال، رفیع، متعالی
وگرنه
پس از این، بعد، سپس، در پائین، در ذیل در ذیر در پایین، بعد از ین کمی بعد سپس. در زیر پیرامون، پس از این سپس
پر خط و خال
نزدیک نمودن، نزدیک شدن، سوگند خوردن
تکبر، بزرگ منشی، خود بینی زن خجک دار (خالدار) خرامان رفتن، خرامیدن، خودبینی بزرگ منشی، گردنکشی
در ذیل، در زیر، در پایین
شور و غوغا، فریاد، بانگ بلند، برای مثال چو رعد خروشان یکی ویله کرد / که گفتی بدرّید دشت نبرد (فردوسی - ۴/۱۲۵)
بالا، بلند، بلندمرتبه، برای مثال چو هامون دشمنانت پست بادند / چو گردون دوستان والا همه سال (رودکی - ۵۲۵)
برتر، بلند، پسوند متصل به واژه به معنای بزرگ مثلاً والاتبار، والاجاه، والاحضرت، والاقدر، والامنش، والانژاد، والاهمت
برتر، بلند، پسوند متصل به واژه به معنای بزرگ مثلاً والاتبار، والاجاه، والاحضرت، والاقدر، والامنش، والانژاد، والاهمت
بلیه، گرفتاری و سختی، فضیحت، رسوایی
یاد گیرنده، باهوش، کسی که حافظۀ خوب دارد
سازی شبیه ویولن و کمی بزرگ تر از آن، دارای چهار سیم
اجازه نامه ای که نمایندۀ یک کشور، برای سفر به آن کشور، به اتباع بیگانه می دهد، روادید
پارسی است ک تیلا سیکی سه یکی می پخته می بختک می پخته میفختج
به شب شبگاه بشب شبانه
بلند، مرتفع، بالا، افراشته، بارفعت
فر زهبار یکی از سازهای زهی که به ویلولون شباهت کامل دارد اما اندکی از آن بزرگتر است صدای ویولا نیز از صدای ویولون بم تر میباشد