- وگرنه (وَ گَ نَ)
مرکّب از: و + گر مخفف اگر، + نه، مخفف و اگر نه. والاّ:
بده داد من زآن لبانت وگرنه
سوی خواجه خواهم شد از تو به گرزش.
خسروانی.
وگرنه ما کدامین خاک باشیم
که از دیوار تو رنگی تراشیم.
نظامی
بده داد من زآن لبانت وگرنه
سوی خواجه خواهم شد از تو به گرزش.
خسروانی.
وگرنه ما کدامین خاک باشیم
که از دیوار تو رنگی تراشیم.
نظامی
