جدول جو
جدول جو

معنی وپرش - جستجوی لغت در جدول جو

وپرش(وَ رِ)
رنگ و لون. (برهان). رنگ. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پرش
تصویر پرش
پریدن از روی چیزی، پرواز، جهیدن، جستن
پرش ارتفاع: در ورزش دومیدانی پریدن از روی طناب یا مانع دیگر که در ارتفاع ۲ متر یا کمتر یا بیشتر قرار داده شده
پرش با نیزه: در ورزش دومیدانی پرش ارتفاع به کمک نیزه ای بلند
پرش طول: در ورزش دومیدانی پریدن رو به جلو در روی زمین
پرش سه گام: در ورزش دومیدانی نوعی پرش طول که در حین پرش دو بار پا به زمین می خورد و در هر دفعه که پا به زمین می آید باید مقداری بپرد و در گام آخر با هر دو پا فرود بیاید
فرهنگ فارسی عمید
(پِ)
دربند پیرنۀ شرقی که جادۀ پرپین یان به اورگل از آن گذرد. و نام کنت نشین قدیم فرانسه متعلق به حکومت ’من’. کرسی آن مرتانی و محل تربیت اسبهای پرشی است
لغت نامه دهخدا
(پِ)
نوعی ماهی دارای پره های شنای خاردار، از خانوادۀ پرسیده و آن خاص نیمکرۀ شمالی است
لغت نامه دهخدا
(رِ)
نفس. مرد: فانهم یسمون النفس پورش و معناه الرجل بسبب انها الحی فی الموجود. رجوع به ماللهند بیرونی ص 15 و 19 و 164 و 165 و 169 و 177 و 182 و 187 و 193 و 259 شود
لغت نامه دهخدا
(پَ رِ)
اسم مصدر از پریدن. عمل پریدن. پرواز. طیران، فعل جستن. عمل جستن. جهش. جست: اختلاج، پرش چشم. اختلاج جفن، پریدن چشم
لغت نامه دهخدا
(رِ)
مهمان ناخوانده. (از اقرب الموارد). ناخوانده بر طعام کسی آینده. (منتهی الارب) (آنندراج). آن که ناخوانده بر طعام کسی آید. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(سِ پَ رِ)
دامن و کنار. (ناظم الاطباء). دامنی. (آنندراج) ، رومال و دستمال و نقاب و حجاب. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از پرش
تصویر پرش
جهیدن، جستن، پرواز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ورش
تصویر ورش
طعامی که از شیر سازند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرش
تصویر پرش
((پَ رِ))
پرواز، پریدن، جهش، پریدن و خیزش برداشتن از روی زمین با وسیله یا بدون وسیله که در ورزش انواع مختلف دارد، سه گام، خرک، با اسب، با چتر و همانند آن، ارتفاع نوعی پرش است که ورزشکار باید از روی طناب یا مانعی بپرد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ورش
تصویر ورش
((وَ))
طعامی که از شیر سازند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پرش
تصویر پرش
القفز
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از پرش
تصویر پرش
Bouncing
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پرش
تصویر پرش
rebondissant
دیکشنری فارسی به فرانسوی
باران
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از پرش
تصویر پرش
튕기는
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از پرش
تصویر پرش
اچھلنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از پرش
تصویر پرش
zıplayan
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از پرش
تصویر پرش
kuruka
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از پرش
تصویر پرش
লাফানো
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از پرش
تصویر پرش
קופץ
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از پرش
تصویر پرش
跳ねる
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از پرش
تصویر پرش
stuiterend
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از پرش
تصویر پرش
कूदने वाला
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از پرش
تصویر پرش
melompat
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از پرش
تصویر پرش
กระโดด
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از پرش
تصویر پرش
rebotando
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از پرش
تصویر پرش
saltando
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از پرش
تصویر پرش
跳跃的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از پرش
تصویر پرش
skaczący
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از پرش
تصویر پرش
стрибаючий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از پرش
تصویر پرش
springend
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پرش
تصویر پرش
скачущий
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پرش
تصویر پرش
rimbalzante
دیکشنری فارسی به ایتالیایی