جدول جو
جدول جو

معنی ونندر - جستجوی لغت در جدول جو

ونندر
(وَ نَنْ)
ناحیتی است، شرقش براذاس، جنوبش خزران، مغربش کوه و شمالش مجفری و مردمانی اند بددل و ضعیف و درویش و کم خواسته. (حدود العالم)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(وَ نَنْ)
وننت. نام یکی از ستارگان نسر واقع است. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(وَ دَ)
از: و + اندر، و در. و اندر. (فرهنگ فارسی معین) واندر:
تدبیرصد رنگ افکنی بر روم و بر زنگ افکنی
وندر میان جنگ افکنی فی اصطناع لایری.
مولوی (دیوان کبیر ج 1 ص 4)
لغت نامه دهخدا
(وَ دَ)
عنکبوت سیاه (در تداول مردم قزوین) : مثل وندر، سخت سیه چرده و استخوانی
لغت نامه دهخدا
و در و اندر: تدبیر صد رنگ افگنیبر روم و بر زنگ افگنی وندر میان جنگ افگنی فی اصطناع لایری. (دیوان کبیر)
فرهنگ لغت هوشیار