معنی وندر وندر (وَ دَ) از: و + اندر، و در. و اندر. (فرهنگ فارسی معین) واندر: تدبیرصد رنگ افکنی بر روم و بر زنگ افکنی وندر میان جنگ افکنی فی اصطناع لایری. مولوی (دیوان کبیر ج 1 ص 4) لغت نامه دهخدا